🗯خاموشی مجازاتهای شدید اسلام برای جرمهای کثیف و خانمان سوزی که تحت تاثیر عاطفه های نابجا و جاهلانه قرار گرفته است
🔹شعر سعدی اين است:ترحم بر پلنگ تيزدندان .... ستمکاري بود بر گوسفندان :ترحم به پلنگ درنده يا يک گرگ، ستم به گوسفند است؛ يعني وقتي ميخواهند گرگي را که صدها گوسفند را دريده است بگيرند و بکشند، اگر کسي حس ترحمش برانگيخته شود، بايد بداند که اين ترحم مساوي قساوت نسبت به گوسفندان است.اين البته مَثَل است. مقصودش اين است که ترحم نسبت به انسان ظالم ستمگر، قساوت نسبت به انسانهاي زيردست محروم است، و آدمهاي ضعيف نسبت به ستمگران ترحم ميورزند.
🔹آيه قرآن درباره زاني و زانيه است، درباره مرد و زني که زنا ميکنند. اگر مرد زن داري زنا کند، مجازات او در اسلام سنگسار کردن است و اگر زن شوهرداري زنا کند، مجازات او نيز سنگسار کردن است. قرآن ميگويد اينها را مجازات کنيد وَلْيشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنينَو حتماً گروهي از مؤمنين حاضر باشند و در مراسم اعدام آنان شرکت کنند. اينجا جايي است که نفوس ضعيف که مصالح عاليه اجتماع را در نظر نميگيرند، چه بسا وقتي ببينند دو انسان دارند اعدام ميشوند عواطفشان تحريک شود و بگويند: چه خوب است به اينها رحم کنيد و اين کار را نکنيد. قرآن ميگويد: وَ لا تَأْخُذْکمْ بِهِما رَأْفَةٌ في دينِ اللَّهِ اينجا موقع مجازات الهي است و قانون الهي بر اساس مصالح عالي و کلي بشريت تنظيم شده است و جاي رأفت و دلرحمي نيست. اين رأفت، قساوت نسبت به اجتماع است.
🔹بسياري از افراد پيدا ميشوند و ميگويند: مجازات اعدام يعني چه؟ مجازات اعدام، غيرانساني است؛ يعني جاني هر جنايتي را مرتکب شد، نبايد اعدام شود. اينها سخن خود را چگونه توجيه ميکنند و چه تحليلي ميکنند؟ ميگويند: جاني را بايد اصلاح کرد.
شک ندارد که انسانها را بايد اصلاح کرد، ولي قبل از آنکه مرتکب جنايت شوند بايد اصلاح کرد و نگذاشت که از آنها جنايتی سر بزند.
🔹يک عده جاني بالفطرهاي که به هر شکلي روح جنايت در آنها هست [دست به جنايت ميزنند.] ما امروز به بهانه اينکه جاني را بايد اصلاح کرد، به اين معنا که بگذار جاني جنايت کند و بعد که جنايت کرد برويم او را اصلاح کنيم، داريم به همه جانيهاي بالقوّه چراغ سبز ميدهيم و بلکه اين کار ما تشويق جاني به جنايت است. جاني پيش خود ميگويد: جامعه تا به حال به فکر اصلاح من نبود و من بچه که بودم پدرم مرا تربيت و اصلاح نکرد، بعد هم که بزرگ شدم کسي مرا اصلاح نکرد؛ برويم جنايت کنيم تا ما را زندان ببرند، بلکه در زندان ما را تربيت و اصلاح کنند و در آنجا آدم بشويم؛ پس يک جنايتي بکنيم تا مقدمه اصلاح کردنمان باشد!.
🔹ديگري ميگويد: يعني چه که دست دزد را بايد بريد؟! اين عمل، غيرانساني است و دل انسان به رحم ميآيد. آدمهايي که شعاع ديدشان کوتاه است، اين حرف را ميزنند. شما به صفحات حوادث روزنامهها نگاه کنيد و اين صفحات را بخوانيد و ببينيد در اثر دزدي نه فقط اموال زيادي ربوده ميشود بلکه چقدر جنايتها و آدم کشيها واقع ميشود. اگر مجازات دزد در جاي خودش صورت گيرد و دزد مطمئن باشد و يقين داشته باشد که اگر دزدي کند و به چنگال پليس و قانون بيفتد، اين چهار انگشتش را قطع ميکنند و تا آخر عمر داغ اين جنايت روي بدنش هست [هرگز دزدي نميکند.]
🔹اگر چند دزد و بلکه يک دزد اين گونه مجازات شود، اصلًا درِ دزدي بسته میشود پس اين نوع رأفتها، دل سوختنها و ترحمها، ترحمهايي غيرمنطقي است؛ يعني قساوتهايي است به صورت ترحم و به عبارت ديگر اين نوع ترحم، ترحم در يک مورد و قساوت در موارد ديگر است. اين نوع ترحمها را نبايد به حساب آورد.
ادامه دارد...
☑️
@naghdeelhad