⚠️ «شرابخوردنی»که توش رحم باشه بهتر از «نماز» بیرحمه
[اینو بفهم! 😡 😂]
🔹 جدای از اینکه گویندهی این جمله 👆🏼 با چه نیتی اینو گفته...
🤔 به نظرتون این نوع ادبیات و گفتمان؛ کدوم یک از نتایج زیر رو به دنبال داره؟
1️⃣ نمازخونها تصمیم میگیرن، علاوه بر نماز، رحم هم داشته باشن.
2️⃣ یا مشروبخورها تصمیم میگیرن به شرابخوردن ادامه بدن، سمت نماز هم نرن؛ فقط یه کم رحم داشته باشن [تا مثلا با همون رحم، از نمازخونها سبقت بگیرن!]
⚠️ روشنه که نتیجه دوم اتفاق میوفته، بهویژه بین افرادی که اعتقادات دینی ضعیفی دارن.
البته اینجا، «شراب» فقط یه مثاله و این نکته برای خیلی از موضوعات قابل تعمیم هست.
🤔 چرا گوینده خیلی راحت و ساده نمیگه: هم نماز بخونید هم رحم داشته باشید؟
🔥 چرا جوری حرف میزنه که به «شرابخوری» رسمیت میبخشه؟
این نوع حرفا شاید تلنگری بزنه به نمازخونهای بیرحم که رحم پیدا کنن، ولی قطعا از اون طرف، به شرابخورها چراغ سبز 🚦 نشون میده که: «شما با همین فرمون برید جلو، از خیلی از نمازخونها بهترید، فقط سعی کنید رحم داشته باشید و مهربون باشید.»
چرا نصفه حرف بزنیم؟ چرا فقط روی نیمی از حقیقت پافشاری کنیم؟
✅ هم زیارت، هم کمک به فقرا
✅ هم نماز، هم رحم
✅ هم حجاب، هم دل پاک
✅ هم دفاع از اصل نظام، هم انتقاد از مسئولان نظام
✅ هم حمایت از کالای باکیفیت، هم مخالفت با پرایدسازی
⚠️ وقتی میشه هر دو رو در نظر گرفت چرا نصفه و نیمه حرف بزنیم؟
⬅️ اون جوونی که نصف دین رو براش تعریف میکنی، در خوشبینانهترین حالت، به نصف دین هم ایمان میاره.
☑️
@naghdeelhad