#نوحه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حاج_محمود_کریمی
#آواز_دشتی
شهیدم کاکلش در خون غلطونه
شهیدم خفته بین خاک و خونه
دستام لرزونه چشمام گریونه
حالم رو فقط خدا میدونه
زخمات و قربون چشمات و قربون
افتادی رو خاک ای قد و بالات و قربون
بمیرم غصه ی من رو سینش بود
بمیرم تا دم آخر تشنش بود
مُردم یا زندم با تو جون کندم
زخمات و با بوسه هام می بندم
حالا که رفتی کارم تمومه
مُردن دیگه بعد از تو بابا آرزومه
شهیدم کاکلش در خون غلطونه
شهیدم خفته بین خاک و خونه
دستام لرزونه چشمام گریونه
حالم رو فقط خدا میدونه
زخمات و قربون چشمات و قربون
افتادی رو خاک ای قد و بالات و قربون
بمیرم من لب زخماش وا مونده
توی میدون کلاه خودش جا مونده
ای وای بد حالم از درد می نالم
عمه خودش اومده دنبالم
زینب دعا کن طاقت بیاره
تا خیمه ها با این گلوی پاره پاره
شهیدم کاکلش در خون غلطونه
شهیدم خفته بین خاک و خونه
دستام لرزونه چشمام گریونه
حالم رو فقط خدا میدونه
زخمات و قربون چشمات و قربون
افتادی رو خاک ای قد و بالات و قربون
عزیزم آخرش مثل مادر شد
قد و بالاش جلو چشمام پرپر شد
اشکام جاری شد کارم زاری شد
زخمی که به من زدن کاری شد
آخر تو رو از بابا گرفتن
پاشو ببین داره به من میخنده دشمن
شهیدم کاکلش در خون غلطونه
شهیدم خفته بین خاک و خونه
دستام لرزونه چشمام گریونه
حالم رو فقط خدا میدونه
زخمات و قربون چشمات و قربون
افتادی رو خاک ای قد و بالات و قربون
ز جلو نظر سوی قتله گه
زقفا نظر سوی خیمه گه
که نمود شهر به قدش نگه
به چه حسرتی به چه حالتی
حسین،حسین،حسین وای وای وای
https://eitaa.com/naghmehayeashurayi