از نمونههای تباهی، نابود كردن زاد و توشه آخرت است. هر كاری پایانی دارد، و به زودی آنچه برای تو مقدّر گردیده خواهد رسید. هر بازرگانی خویش را به مخاطره افكند. چه بسا اندكی كه از فراوانی بهتر است نه در یاری دادن انسان پست چیزی وجود دارد و نه در دوستی با دوست متّهم، حال كه روزگار در اختیار تو است آسان گیر، و برای آن كه بیشتر به دست آوری خطر نكن. از سوار شدن بر مركب ستیزه جویی بپرهیز.
15 حقوق دوستان
چون برادرت از تو جدا گردد، تو پیوند دوستی را بر قرار كن، اگر روی برگرداند تو مهربانی كن، و چون بخل ورزد تو بخشنده باش، هنگامی كه دوری میگزیند تو نزدیك شو، و چون سخت میگیرد تو آسان گیر، و به هنگام گناهش عذر او بپذیر، چنان كه گویا بنده او میباشی، و او صاحب نعمت تو میباشد. مبادا دستورات یاد شده را با غیر دوستانت انجام دهی، یا با انسانهایی كه سزاوار آن نیستند بجا آوری، دشمن دوست خود را دوست مگیر تا با دوست دشمنی نكنی. در پند دادن دوست بكوش، خوب باشد یا بد، و خشم را فرو خور كه من جرعهای شیرینتر از آن ننوشیدم، و پایانی گواراتر از آن ندیدهام. با آن كس كه با تو درشتی كرده، نرم باش كه امید است به زودی در برابر تو نرم شود، با دشمن خود با بخشش رفتار كن، زیرا سرانجام شیرین دو پیروزی است (انتقام گرفتن یا بخشیدن) اگر خواستی از برادرت جدا شوی، جایی برای دوستی باقی گذار، تا اگر روزی خواست به سوی تو باز گردد بتواند، كسی كه به تو گمان نیك برد او را تصدیق كن، و هرگز حق برادرت را به اعتماد دوستی كه با او داری ضایع نكن، زیرا آن كس كه حقّش را ضایع میكنی با تو برادر نخواهد بود، و افراد خانوادهات بد بختترین مردم نسبت به تو نباشند، و به كسی كه به تو علاقهای ندارد دل مبند، مبادا برادرت برای قطع پیوند دوستی، دلیلی محكمتر از برقراری پیوند با تو داشته باشد، و یا در بدی كردن، بهانهای قویتر از نیكی كردن تو بیاورد، ستمكاری كسی كه بر تو ستم میكند در دیدهات بزرگ جلوه نكند، چه او به زیان خود، و سود تو كوشش دارد، و سزای آن كس كه تو را شاد میكند بدی كردن نیست.
16 ارزشهای اخلاقی
پسرم بدان كه روزی دو قسم است، یكی آن كه تو آن را میجویی، و دیگر آن كه او تو را میجوید، و اگر تو به سوی آن نروی، خود به سوی تو خواهد آمد، چه زشت است فروتنی به هنگام نیاز، و ستمكاری به هنگام بینیازی همانا سهم تو از دنیا آن اندازه خواهد بود كه با آن سرای آخرت را اصلاح كنی، اگر برای چیزی كه از دست دادی ناراحت میشوی، پس برای هر چیزی كه به دست تو نرسیده نیز نگران باش. با آنچه در گذشته دیده یا شنیدهای، برای آنچه كه هنوز نیامده، استدلال كن، زیرا تحوّلات و امور زندگی همانند یكدیگرند، از كسانی مباش كه اندرز سودشان ندهد، مگر با آزردن فراوان، زیرا عاقل با اندرز و آداب پند گیرد، و حیوانات با زدن. غم و اندوه را با نیروی صبر و نیكویی یقین از خود دور ساز. كسی كه میانه روی را ترك كند از راه حق منحرف میگردد، یار و همنشین، چونان خویشاوند است. دوست آن است كه در نهان آیین دوستی را رعایت كند. هوا پرستی همانند كوری است. چه بسا دور كه از نزدیك نزدیكتر، و چه بسا نزدیك كه از دور دورتر است، انسان تنها، كسی است كه دوستی ندارد، كسی كه از حق تجاوز كند، زندگی بر او تنگ میگردد، هر كس قدر و منزلت خویش بداند حرمتش باقی است، استوارترین وسیلهای كه میتوانی به آن چنگ زنی، رشتهای است كه بین تو و خدای تو قرار دارد. كسی كه به كار تو اهتمام نمیورزد دشمن توست. گاهی نا امیدی، خود رسیدن به هدف است، آنجا كه طمع ورزی هلاكت باشد. چنان نیست كه هر عیبی آشكار، و هر فرصتی دست یافتنی باشد، چه بسا كه بینا به خطا میرود و كور به مقصد رسد. بدیها را به تأخیر انداز، زیرا هر وقت بخواهی میتوانی انجام دهی. بریدن با جاهل، پیوستن به عاقل است، كسی كه از نیرنگبازی روزگار ایمن باشد به او خیانت خواهد كرد، و كسی كه روزگار فانی را بزرگ بشمارد، او را خوار خواهد كرد. چنین نیست كه هر تیر اندازی به هدف بزند، هر گاه اندیشه سلطان تغییر كند، زمانه دگرگون شود. پیش از حركت، از همسفر بپرس، و پیش از خریدن منزل همسایه را بشناس. از سخنان بی ارزش و خنده آور بپرهیز، گر چه آن را از دیگری نقل كرده باشی.
17 جایگاه زن و فرهنگ پرهیز
در امور سیاسی كشور از مشورت با زنان بپرهیز، كه رأی آنان زود سست میشود، و تصمیم آنان ناپایدار است. در پرده حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زیرا كه سختگیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است. بیرون رفتن زنان بدتر از آن نیست كه افراد غیر صالح را در میانشان آوری، و اگر بتوانی به گونهای زندگی كنی كه غیر تو را نشناسند چنین كن.