#نهج_البلاغه
#آغاز_خطبه۲۲۶
بی وفایی و ناپایداری دنیا
دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ وَ بِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ؛ لَا تَدُومُ أَحْوَالُهَا وَ لَا يَسْلَمُ نُزَّالُهَا؛ أَحْوَالٌ مُخْتَلِفَةٌ وَ تَارَاتٌ مُتَصَرِّفَةٌ؛ الْعَيْشُ فِيهَا مَذْمُومٌ وَ الْأَمَانُ مِنْهَا مَعْدُومٌ؛ وَ إِنَّمَا أَهْلُهَا فِيهَا أَغْرَاضٌ مُسْتَهْدَفَةٌ، تَرْمِيهِمْ بِسِهَامِهَا وَ تُفْنِيهِمْ بِحِمَامِهَا.
(دنيا) سرايى است که در لابه لاى بلاها و مشکلات پيچيده شده و به غدر و نيرنگ و بى وفايى معروف است: حالاتش يکنواخت نمى ماند و ساکنانش سالم و در امان نيستند. پيوسته اوضاع و حالاتش دگرگون مى شود (به گونه اى که) زندگى در آن نکوهيده و نامطلوب و امنيّت در آن ناياب و معدوم است. اهل دنيا همواره هدف تيرهاى بلا هستند که پى در پى به سوى آنها پرتاب مى کند و با مرگ نابودشان مى سازد.
#خطبه۲۲۶