هدایت شده از اسناد المصائب
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ(ع)》🔷🔹 ✅از امام موسى بن جعفر(ع) نقل شده است که فرمودند : 📋《إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِي》 ♦️خداوند عزوجل بر شيعیان غضب كرد، پس مرا مخير ساخت كه يا من و يا آنها فدا شويم، بخدا من با دادن جان خودم ايشان را حفظ كردم.(۱) علامه مجلسى در توضیح روایت می فرماید : غضب خدا بر شيعه يا براى اين بود كه ايشان تقيه را از دست دادند و امامت آن حضرت(ع) را فاش كردند. پس خليفه وقت هارون الرشيد چاره‏ ای نداشت، جز اينكه يا شيعيان را تعقيب كند و بكشد و يا آن حضرت(ع) را زندانى و مسموم كند، و حضرتش سلامت شيعه را به قيمت جان خود خريد. يا آنكه علت غضب خدا اين بود كه شيعيان از آن حضرت(ع) اطاعت و پیروی خالصانه نكردند در نتیجه خداى تعالى آن حضرت را مخير ساخت كه يا بر علیه هارون قیام کند و جماعتى از شيعیان کشته شوند و يا گوشه‏ گيرى كند و تن به زندان و شهادت دهد.(۲) در تاریخ آمده است که؛ هارون الرشید، امام موسی کاظم(ع) را در مدینه دستگیر نمود و به طرف بصره فرستاد. امام هفتم مدت یک سال در آنجا زندانی بود. عیسی بن جعفر که مسئول زندان بود، به هارون گزارش داد که امام(ع) همیشه مشغول عبادت و راز و نیاز با خداست. از جمله دعاهای امام(ع) در زندان عیسی این بود که می فرمود : 📋《اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اِنِّی کُنتُ اَسئَلُکَ اِن تُفرِغَنی لِعِبادَتِکَ اَللّهُمَّ وَ قَد فَعَلتُ فَلَکَ الحَمدُ》 ♦️خداوندا! تو می دانی که من از تو تقاضا کرده بودم، مرا در گوشه ای خلوت قرار دهی تا مشغول عبادت باشم، تو تقاضای مرا برآوردی، تو را سپاس می گویم.(۳) در طی این سالها، همواره زندان و زندانبان امام(ع) در حال تغییر بود. تاریخ اینگونه وضعیت امام(ع) را شرح می دهد که؛ 📋《لا یَزالُ یَنتَقِلُ مِن سِجنٍ اِلَی سِجنِِ》 ♦️آن حضرت(ع) همواره از زندانی به زندان دیگر منتقل می شد.(۴) تا اینکه امام(ع) مظلوم به زندان مخوف و تاریک سِندی بن شاهک ملعون منتقل شد و تحت شکنجه های شدید آن لعین قرار گرفت. تا جایی که در پی این شکنجه ها، امام(ع) برای خلاصی از زندان، این دعا را می کردند : 📋《یَا سَیِّدِی! نَجِّنِی مِنْ حَبْسِ هَارُونَ وَ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِهِ یَا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طِینٍ وَ مَاءٍ وَ یَا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشِیمَهٍ وَ رَحِمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنْ بَیْنِ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ وَ یَا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَیْنِ الْأَحْشَاءِ وَ الْأَمْعَاءِ خَلِّصْنِی مِنْ یَدَیْ هَارُون》 ♦️ای مولای من! مرا از زندان هارون و از دست او نجات عنایت فرما. ای رویاننده ی درخت از بین شن و خاک و آب! و ای جاری کننده ی شیر از بین سرگین و خون! ای به دنیا آورنده فرزند از بین رحم و ای آزاد کننده آتش از بین آهن و سنگ و ای آزاد کننده روح از بین احشاء و اعضای بدن! مرا از دست هارون نجات عنایت فرما!(۵) تا اینکه امام(ع) سالیان سال، پس از تحمل این شکنجه ها به شهادت رسیدند. 👤حسن بن عبدالله صیرفى از پدر خود نقل می کند که می گفت : 📋《تُوُفِّيَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ(ع) فِي يَدِ اَلسِّنْدِيِّ بْنِ شَاهَكَ فَحُمِلَ عَلَى نَعْشٍ وَ نُودِيَ عَلَيْهِ هَذَا إِمَامُ اَلرَّافِضَةِ فَاعْرِفُوهُ》 ♦️موسى بن جعفر(ع) در زندان سندى بن شاهک درگذشت و او را به وسیله تابوتى برداشتند و یک نفر در پیشاپیش فریاد می زد : این پیشواى رافضیان است او را بشناسید! 📋《فَلَمَّا أُتِيَ بِهِ مَجْلِسَ اَلشُّرْطَةِ أَقَامَ أَرْبَعَةَ نَفَرٍ فَنَادَوْا أَلاَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى اَلْخَبِيثِ بْنِ اَلْخَبِيثِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ(ع)!》 ♦️ایشان را به محلّ‌ سربازخانه آوردند، چهار تن او را بلند کردند و آنها ندا مى‌كردند : هر كس مى‌خواهد به خبيث فرزند خبيث موسى بن جعفر بنگرد، بیاید.(۴) جنازه امام(ع) را به محل نگهبانان آوردند، مردم نیز اجتماع کردند و جنازه ی ایشان را در قبرستان بغداد تشییع نمودند. @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇