*یکی از منبریها پس از یک سخنرانی رفت منزل عارف بزرگ شیخ رجبعلی خیاط* *به محض ورود شیخ با یک نگاه تندی به او نگاه کرد* *شیخ گفت میخواهی پرونده اعمالت را ببینی؟* *اون فرد واعظ ومنبری گفت بله* *شیخ تصرفی کرد وبا دست خود پرونده اش را نشانش داد* *دید الی ما شاءالله جرم وجنایت وقتل ودشمنی با دین و.... در پرونده اعمالش هست* *از شدت ناراحتی غش کرد* *وقتی سرحال شد گفت یا شیخ این پرونده چیه ؟* *من در عمرم یک سیلی به کسی نزده ام یک فحش نداده ام کوچکترین ظلمی نکردم فقط نوکری اهل بیت را کردم* *شیخ رجبعلی به او گفت چرا امروز در سخنرانیت از رضا شاه تجلیل کردی وگفتی عجب امنیتی ایجاد کرده است؟* *با تجلیل از او در تمام‌گناهانش شریک شدی* *بعد شیخ رجبعلی ادامه داد که رضا شاه دشمن دین ودیانت واهل بیت هست واگر کار خاصی هم انجام داده در جهت منافع خودش واربابانش بوده* *تمجید تو یعنی تایید او وشراکت در تمام جنایتها ودشمنیهایش با دین واهل بیت* 📚 *کتاب کیمیای محبت - سرگذشت شیخ رجبعلی خیاط)* 🔹نهج البلاغه وزندگی🔹 ❁❅❁❅❁❅❁❅❁❅   🆔 @nahjolbalaghehvazendegi