📜 روایت اول : عقوبت انکار اجر گریه کنندگان حضرت آیت الله وحید خراسانی فرمودند : علامه‌ی مجلسی ، آن فحل الفحول ، این قضیه را از بعضی از بزرگان نقل میکند ، میگوید : ما مجاور امام هشتم (ع) بودیم . روز 🏴 ، جمعی از ما جمع شدند . یک نفر شروع کرد به مقتل خواندن ؛ رسید به این روایت در آن مقتل - که سندش صحیح است - که : «اگر چشمی بر سیدالشهداء به قدر بال مگسی تر بشود ، تمام گناهانش آمرزیده میشود» [وَ لَو کانَت مثل زَبَدِ البحر ...] . یکی از حضار که ادعای علم میکرد (تعبیر مجلسی این است : ولی بود) انکار کرد این حدیث را و گفت : این روایت با عقل جمع نمی‌شود . اهل مجلس که از علما بودند با او مذاکره کردند ؛ قانع نشد و مجلس به هم خورد . همان منکر شب در خانه‌‌اش خوابش برد ؛ در خواب دید محشر به پاست ، همان غوغایی که در آیات و روایات است . به نهایت عطش گرفتار شد . نگاه کرد دید حوضی است که نه اولش پیداست نه آخرش ، متوجه شد که این حوض ، است . از عطش به حوض پناه برد ، دید که سه نفر سیاهپوش ایستاده‌اند : دو مرد و یک زن . پرسید اینها که هستند ؟ به او گفتند آن یکی است و شخص دیگر و آن بانوی سیاهپوش . پرسید : چرا سیاهپوش اند ؟ گفتند : مگر خبر نداری عاشورای حسین است ؟ درخواست کرد از بی‌بی دو عالم که یک جرعه از این آب به من بدهید . حضرت زهرا (س) به او نگاهی کرده و فرمودند : تو همانی که منکر اجر گریه‌کنندگان بر مهجه قلب منی ؟ مجلسی فرمود : این مرد از خواب سراسیمه بیدار شد ، دوان دوان آمد ، آن جمع را پیدا کرد ، گفت : استغفار کنید ، خدا مرا بیامرزد . منابع : ✓ بحارالانوار-ج۴۴-ص۲۹۴ ✓ مصباح الهدی-ج۱-ص۴۳۴ ✓ منتخب طریحی-ج۲-ص۸۳ 🆔@heyat_rahpoyan_velayat