شرح و تفسير سوگندى بسيار زيبا هدف جناب سيّد رضى؛ از ذكر اين سوگند، نشان دادن فصاحت و زيبايى كلام امام علیه السلام حتى در سوگندهاست. اما اينكه اين سوگند براى چه جارى شده است؟ يا مرحوم سيّد رضى به آن دست نيافته است و يا اگر دست يافته ذكر آن را لازم نمى دانسته است. به هر حال امام علیه السلام مى فرمايد: نه، سوگند به آن كس كه ما را در بقاياى شب تاريك نگه داشت؛ شبى كه لبخند سپيده دمش از روز روشن پرده برداشت، كه چنين و چنان نبوده است»؛ (لاَ وَالَّذِي أَمْسَيْنَا مِنْهُ فِي غُبْرِ لَيْلَةٍ دَهْمَاءَ، تَكْشِرُ عَنْ يَوْمٍ أَغَرَّ، مَا كَانَ كَذَا وَكَذَا). امام علیه السلام در اين تشبيه جالب، نخست اشاره به تاريكى شبهاى ظلمانى مى كند («غُبْر» به معناى باقيمانده و «دَهْماء» به معناى سياه و تاريك است) كه به دنبال آن، روز روشنى است. گويى همانند انسانى است كه به هنگام لبخند، لبهاى او كنار مى رود و دندان هاى زيبايش آشكار مى شود. («تَكْشِرُ» از ريشه «كَشْر» (بر وزن نشر) به معناى كنار رفتن لبها براى خنديدن و «أغَرّ» به معناى روشن وسفيد است). اينكه امام علیه السلام اين قسم زيبا و فصيح را براى چه موضوعى ياد كرده، روشن نيست. شايد براى مرحوم سيّد رضى روشن بوده؛ ولى چون هدفش بيان زيبايى قسم بوده از ذكر آن صرف نظر كرده است. اين احتمال نيز هست كه بر سيّد رضى؛ نيز روشن نبوده و آنچه را او به آن دست يافته اصل سوگند بوده است؛ ولى مى توان به قرينه قسمى كه امام علیه السلام ياد كرده حدس زد كه قسم، اشاره به ظهور اسلام و محو آثار شرك و كفر و بت پرستى و انتقال مردم از دوران تاريك جاهليت به دوران نورانى اسلام بوده و جمله «ما كانَ كَذا وكَذا» درواقع اشاره به نفى بعضى از بدعت هايى بود كه در اسلام گذاشته شد و در زمان پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله وجود نداشت. مرحوم «مغنيه» در شرح نهج البلاغه خود مى گويد: جمله (ما كان كَذا وَكَذا) ممكن است اشاره به مطلب باطلى بوده كه امام علیه السلام آن را از كسى شنيده بوده و در مقام انكار آن برآمده است؛ ولى آنچه ما ذكر كرديم مناسب تر به نظر مى رسد. در اينكه «لا» در آغاز اين قسم و مشابه آن در كلام عرب زائده است يا نافيه، در ميان مفسران و دانشمندان، گفتوگو است؛ جمعى آن را زائده نمى دانند؛ مانند آنچه در قرآن مجيد در آيه ۶۵ سوره «نساء» آمده است كه مى فرمايد: «(فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ يُؤْمِنُونَ...). و معتقدند مطلبى قبلاً ذكر شده، آن را نفى مى كند سپس به مطلب ديگر مى پردازد؛ ولى جمعى ديگر عقيده دارند كه «لا» زائده است و براى تأكيد نفيى است كه بعدآ مى آيد (و مى دانيم كه بسيارى از كلمات زائده براى تأكيد است). در تفسير فخر رازى نيز در آيه شريفه بالا دو قول نقل شده است: يكى «لا»ى زائده و براى تأكيد و ديگرى «لا»ى مفيده و براى نفى مطلبى بوده كه پيش از اين آمده است؛ ولى در تفسير جوامع الجامع، «لا» زائده گرفته شده است. ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi