*بخش دوم از نامه 4️⃣6️⃣ نهج البلاغه*📜 *(نامه اى در جواب معاويه)* *۲. ياد آورى سوابق نظامى در پيروزي ها:* 🟣 *و در نزد من همان شمشيرى ⚔️است كه در جنگ بدر بر پيكر جدّ و دايى و برادرت زدم.* 🟠 *به خدا سوگند، مى دانم تو مردى بى خرد و دل تاريك🖤 هستى* 🔵 *بهتر است در باره تو گفته شود از نردبانى🪜 بالا رفته اى كه تو را به پرتگاه خطرناكى كشانده، و نه تنها سودى براى تو نداشته، كه زيانبار است، زيرا تو غير گمشده خود را مى جويى، و غير گلّه خود را مى چرانى.* 🟢 *منصبى را مى خواهى كه سزاوار آن نبوده، و در شأن تو نيست* ⚫ *چقدر گفتار تو با كردارت فاصله دارد.* 💠 *چقدر به عموها و دايى هاى كافرت شباهت دارى* 🔶 *شقاوت و آرزوى باطل آنها را به انكار نبوّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وا داشت* 🔷 *و چنانكه مى دانى در گورهاى خود غلتيدند* 💠 *نه در برابر مرگ توانستند دفاع كنند، و نه آنگونه كه سزاوار بود از حريمى حمايت* 🔷 *و نه در برابر زخم شمشيرها⚔️ خود را حفظ كردند* 🔶 *كه شمشيرها در ميدان جنگ فراوان، و سستى در برابر آن شايسته نيست.*