⭕️ شهروند: شروع مجدد حکایت های . با صدای وحشتناک دستگاه برش آسفالت از خواب بیدار میشی، . میری دست و صورتتو بشوری میبینی آب قطعه، . میای دم خونه میبینی یه گودال بزرگ جلوی درب خونه پر از آب، . بعدشم همینطور رها کردند و رفتند... حکایت این روزهای کوچه پس کوچه های جنوب نجف آباده با تشکر از ١٢٢ حوادث آب که زحمت کشیدند و اومدند. ما فیبر نوری نخواییم باید به کی بگیم؟