⭕️ مشروب فروشی های نجف آباد
قبل انقلاب چهارپنج مغازۀ مشروبفروشی در میدان مرکزی و خیابانهای اطراف فعال بود. باغملی شبها پاتوق عرقخورها میشد و حتی مردها جرات تردد نداشتند. اراذل بدمست، علاوه بر عربدهکشی که کار همیشگیشان بود گاهی با زنجیر و چاقو به جان هم افتاده و تا جراحتهای جدی یا قتل هم پیش میرفتند طوری که حداقل دو سه نفر به همین شکل کشته شدند.
از مردم عادی کسی جرات دخالت نداشت و شهربانی هم ظاهراً از این وضعیت خیلی ناراحت نبود. فقط اگر کار به شکایت میکشید، سر و کلۀ پاسبانها پیدا میشد. صاحب یکی از مشروبفروشیهای میدان اصلی شهر بعد از انقلاب تا حدودی توبه کرد و حتی دو تا از بچههایش شهید شدند.
محلۀ خودمان هم چند مشروبفروشی بود که برخی مشتریانش، اواخر شب مشتری ما میشدند. من و چند تا از پسر همسایهها که در نبود برق و لامپ در خانهها، زیر نور چراغ «موشی» تیربرقهای چوبی درس خوانده یا بازی میکردیم، تفریح خوبی پیدا کرده بودیم. کسانی که زیاد خورده و تلوتلو خوران از پیادهرو رد میشدند را میگرفتیم به باد سنگ یا گاهی جرات کرده و هلشان میدادیم داخل جوی آب. خیلی که زور میزدند، داد کوتاهی میزدند تا بترسیم که نمیترسیدیم.
وضع مشروبفروشیها به همین شکل تا چند ماه مانده به انقلاب ادامه داشت تا کمکم مردم جرات پیدا کردند و این مغازهها را آتش زدند یا با تهدید تعطیل کردند.
📌 روایتی از تاریخ شفاهی نجف آباد
🆔
@najafabadnews_ir
🆔
http://najafabadnews.ir