⭕️ گونی به دستها، به سیاسی حرفزدن ملت هم گیر میدادند. یه کاسب داشتیم که خیلی رُک حرفش را میزد. به کشاورزانی که برای خرید کود به مغازهاش مراجعه میکردند، میگفت: «دیگه به زراعتتون شیمیایی ندید، این ها چنان کرده اند که دیگه نیازی به کود دادن ندارید!» به تلافی این دست حرفاش که هر بار به شکلی بیان میکرد، یک شب گونی به سرش کشیده و برده بودنش داخل باغی. کتک مفصلی بهش زده و نصف ریشش را هم تراشیده بودند. با مته، دستش را سوراخ کرده و در تاریک و روشن صبح، نزدیک خانهاش رهایش کرده بودند. صبح که خبرش پیچید توی شهر، جزء اولین ملاقاتیهایش بودم. جالب بود که با وجود تمام این کتکها، هنوز حرف خودش را میزد!
فعالیت باند گونی تا اوایل جنگ با فراز و نشیب ادامه داشت و به تدریج مهار شدند.
📌به روایت یکی از چهره های مطبوعاتی قدیمی نجف آباد
#نجف_آباد
#نجف_آباد_نیوز
🆔
@najafabadnews_ir
🆔
http://najafabadnews.ir