👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
3⃣
اصلا او می خواهد دینی نباشد تا راحت خیانت کند و خیانت را شیرین و خوب جلوه دهد، اشتباه ها و بدکارگی و ظلم را عیب نداند و کلا دنیا هر طور که می شود بشود. مهم نیست!
در ادبیات داستان نویسی الیف شافاک این است که باید دنیا بگذرد،
حالا هر طور و هر جور، با هم کنار بیایید،
مهم نیست که حتی این وسط، تو سکوت کنی تا کسی بمیرد،
تو خودت را به بیخیالی بزنی و دفاع نکنی تا به خاطر تو آبروی کسی برود، اعتبارش خراب شود. مهم این است که راحت باشی هر چند که این طور زندگی کردن، ناراحتت کند،
کلا به درک که ناراحتی و روال دنیا همین است دیگر!
هر چند با نداشتن دین و راه و روش درست، زندگی تلخ و سخت می شود، خب بشود…
زجر بکش تا بمیری.
شافاک در کتابش چنان پنجه به صورت دین می اندازد و مسخره می کند و شبهه می اندازد که انگار در جایی آموزش دیده است و معامله ای کرده است که اینگونه نقش بازی کند.
غیر از صد و پنجاه صفحه اول که راحت حرف هایش را می زند؛
صفحات:
۳۸۰، ۳۷۹، ۳۹۲، ۳۹۳، ۴۳۶،
۴۳۷، ۱۷۲، ۱۷۴، ۱۹۶، ۲۵۶،
۲۸۲، ۲۱۹، ۳۲۵، ۳۴۴، ۳۴۶،
۳۵۲، ۳۵۶، ۳۵۷، ۳۰۲، ۲۹۸،
۲۹۱، ۳۴۲، ۳۱۹، ۳۱۶، ۳۰۴،۳۲۶
هم پر از شبهه است…
💠
namaktab.ir
🔶
namaktab.blog.ir
🔷
@namaktab_ir