⚜
#عكس_هنری
📙
#امام_رئوف
🖌
#نرجس_شکوریان_فرد
🍀 برگی از کتاب
آمده بود برای دعوت از امام! خیلی دوست داشت که مهمان خانه اش، امامش باشد.
مقابل امام که نشست خجالت می کشید😓 اما ذوق و لذتی که داشت زبانش را گویا کرد:
– یابن رسول الله! مهمان خانه ی ما می شوید؟ ما دلمان می خواهد پذیرای شما باشیم حتی یک وعده!
لبخندِ صورت امام دلش را قرص کرد😊. تپش قلبش بیشتر شد از این حال، که امام فرمودند:
– شرط دارد!😯
قلبش ایستاد. چه کند اگر نشود؟
– سه شرط دارد!✔✔✔
لبانش از هم فاصله گرفت و منتظر ماند:
– ✔برای من غذایی از بیرون تهیه نکنی، همان غذایی که در خانه هست برای من هم سر سفره بگذار…
سر تکان داد و صدای قلبش دوباره بلند شد.
–✔ دوم اینکه هر چه در خانه موجود است همان باشد غذای ما…
لبانش طرح لبخند گرفت.
–✔ سوم اینکه خانواده ی خودت را برای پذیرایی از من به زحمت نیندازی!
دست گذاشت روی چشمش👀، روی قلبش❤، روی دهانش👄 و پرسید:
– می آیید.
شنید:
– میآیم!🙌
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻
سایٺ نمڪٺاب
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@namaktab_ir
╚═ ⚘════⚘ ═╝