كرده است؛ ۵. وصيت پيامبر كه فرمود: من در ميان شما دو چيز گرانمايه و پرارزش (قرآن و عترت) را مي‌گذارم، مورد توجه قرار داده است؛ سخن پيامبر درباره اهل بيت عليهم‌السلام مورد اتفاق همه علماي شيعه و سني است. گفتار پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم اين است:«اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابدا لن يفترقا حتي يردا علي الحوض؛ من مي‌روم و در ميان شما دو چيز گرانمايه مي‌گذارم، كه قرآن و عترت من است.زماني كه به اين دو چنگ زنيد هرگز گمراه نمي‌شويد، اين دو هرگز از هم جدا نمي‌شوند تا كه در حوض كوثر به من ملحق شوند». ۶. به مردم راه حل مناسب داده كه اگر از عهد خود پشيمانيد، بگذاريد امام برگردد؛ ۷. آنها را به عنوان انسان متوجه عهد و وفاي پيشين خود كرده است.و اما برخورد دشمن با برير چگونه بود: ۱. تو زياد سخن مي‌گويي! ۲. حسين بايد تشنه بماند، چون قبل از او كساني تشنه بودند! ۳. خواست ما خواست ابن‌زياد است! ۴. نمي‌فهميم كه تو چه مي‌گويي! ۵. دست آخر انسانهاي بي‌منطق او را تيرباران مي‌كنند؛ يعني از زور در برابر منطق بهره مي‌گيرند. ⚠️مباهله و شهادت برير در روز عاشورا «يزيد بن معقل» فرياد زد: «اي برير! رفتار خداوند با خودت را چگونه ديدي؟» برير پاسخ گفت: «جز خوبي از خداوند بر خودم و جز بدي بر توچيزي نديدم» يزيد گفت: «پيش از اين دروغگو نبودي، امروز دروغ مي‌گويي. آيا به ياد داري روزي را كه در بني‌لوذان با هم قدم مي‌زديم و تو مي‌گفتي معاويه گمراه است و امام هدايت، علي بن ابي‌طالب است» برير گفت: «آري، و به درستي اين مطلب شهادت مي‌دهم» يزيد گفت: «و من شهادت مي‌دهم تو از گمراهان هستي».برير او را به مباهله فراخواند. هر دو، دست به آسمان برداشتند و از خداي سبحان خواستند كه خود، دروغگو را رسوا سازد و او را بكشد و سپس به نبرد پرداختند. برير ضربتي به كلاهخود او زد كه مغزش متلاشي شد و از شدت ضربت برير، شمشير در فرق او گير كرده بود و «برير» تلاش مي‌كرد كه آن را از فرق او بيرون كشد، در آن گيرودار «رضي بن منقذ عبدي» به برير حمله كرد. هر دو دست به گريبان يكديگر داشتند كه برير او را بر زمين افكند و بر سينه او نشست. رضي ياران خود را فراخواند و از آنان كمك طلبيد. «كعب بن جابر عمرو اسدي» از پشت سر به برير حمله كرد. در اين هنگام «عفيف بن زهير» (كه خود از سپاهيان ابن‌سعد بود) فرياد زد: «اين برير بن خضير قاري بزرگي است كه بر ما در مسجد كوفه قرآن تلاوت مي‌كرد» كعب به گفتار منادي اعتنايي نكرد و نيزه خود را به كمر برير كوبيد. در اين حال بود كه برير بر روي سينه رضي افتاد و در حالي كه صورت رضي را به دندان گرفته بود از روي او به زمين افتاد و كعب با شمشير، ضربه‌اي به يار وفادار حسين عليه‌السلام زد، و او را به شهادت رساند. پس از آن كه كعب به سوي اهل و اعيال خود بازگشت، «نُوار» - همسر او - برخورد تندي با شوهرش كرد و گفت:«آيا تو بر فرزند فاطمه حمله‌ور شدي و سيد قراء را كشتي؟ عجب كار بزرگي را به انجام رساندي! سوگند به خدا ديگر با تو كلامي سخن نخواهم گفت».(۱۰) ☑️درسي كه مي‌توان گرفت: داستان مسيحيان «نجران» در قرآن شريف اين گونه آمده: پيامبر اسلام به احتجاج برخاست و آخرالامر حاضر به مباهله شدند تا اين كه هر كدام از خداي تعالي بخواهند، حق روشن شود. هنگامي كه پنج تن آل عبا براي مباهله حضور يافتند، علماي مسيح از مباهله با پنج تن آل عبا عليهم‌السلام سر باز زدند و خود را در مخاطره قرار ندادند. در هر حال، يكي از راه‌هاي مجادله با اهل باطل، مباهله است كه مورد تأييد قرآن است.(۱۱) ادامه دارد... -------------------------------------------------- پی نوشت‌ها: ۱. منتهي الآمال، ج ۱، ص ۶۵۴؛ تنقيح المقال، ج ۱، ص ۱۲۴ ۲. مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۲۵ ۳. در برخي مقاتل است كه «فجائه الحسين عليه‌السلام، فبكي، و وضع فره؛ امام آمد، بر او گريست و صورت به صورت او نهاد» سپس آمده «ففتح عينيه و راه فتبسم، ثم صار الي ربه» مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۲۳، پس از اين بود كه «اسلم» چشم خود را باز كرد، و همين كه امام را ديد تبسمي كرد و به سوي پروردگارش شتافت. ۴. ابصار العين، ص ۹۶ ۵. مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۵؛ ابصار العين، ص ۱۲۱ ۶. منتهي الآمال، ج ۱، ص ۶۶۱ ۷. ابصار العين، ص ۱۲۱ ۸. اللهوف، ص ۳۵ ۹. مقتل الحسين مقرم، ص ۲۶۲؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۲۵ ۱۰. مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۴ Ⓜ️ eitaa.com/mamazi_313