🔸باید بگویم برای اولین بار است که کلماتی درباره فلسطین خوانده‌ام که گویی سطلی از آب یخ بر سرم ریخته‌اند. هنوز هم استخوان‌هایم درد می‌کند از سرمای غربت و مظلومیت یک فلسطینی. این بهت و تعجب چنان عمیق است که از آن شبی که بیمارستان شفا را هدف قرار دادند، بیشتر متأثر شدم. 🔹روایت‌هایی از بخش‌های مختلف زندگی یک فلسطینی، نه تنها در ۷ اکتبر، بلکه سال‌ها قبل از آن، چنان مرا تحت تأثیر قرار داد که احساس جدیدی در من ایجاد کرد. شاید برایتان جالب باشد که این احساس را از یک مجله گرفتم نه از یک کتاب، البته مجله‌ای که جذابیت آن به مراتب بیشتر از صدها کتاب دیگر است. 🔸واقعاً تا پیش از حوادث ۷ اکتبر، من انسان فلسطینی را نمی‌شناختم و پس از طوفان الاقصی نیز تنها به پوسته‌ای از روایت‌های انسان فلسطینی برخوردم. با خواندن اولین روایت از زندگی هاله الغزالی، خشکم زد و با خود گفتم آیا می‌شود زندگی فلسطینی‌ها این‌قدر سخت باشد، آن هم سال‌ها پیش از ۷ اکتبر؟ سؤالی که از خود پرسیدم این بود: این انسان فلسطینی چگونه دوام آورده است؟ 🔹واقعاً سخت است تصور کنیم محمد عزالدین که با این همه مشقت زندگی کرده، زمانی که فرزندانش را دور هم جمع می‌کند، به آنها می‌گوید: «این دنیا محل دورهمی و زندگی نیست و ما در آخرت دور هم جمع خواهیم شد.» و بعد، یکی یکی فرزندانش شهید می‌شوند. وقتی این روایت‌ها و ده‌ها روایت ناب دیگر را در این کتاب مطالعه می‌کنی، تازه متوجه می‌شوی چرا فلسطینی‌ها طوفان الاقصی را رقم زدند. 🔸علاوه بر روایت‌ها، این مجله با سرمقاله‌ای آغاز می‌شود که خود ظرفیت تبدیل به یک کتابچه را دارد. در این سرمقاله به بررسی ابعاد مختلف انسان مقاوم فلسطینی پرداخته می‌شود و سؤالی مطرح می‌شود که چرا به کتاب "مسئله فلسطین" نوشته ادوارد سعید پرداخته نمی‌شود و حتی این کتاب ترجمه نشده است، در حالی که کتاب "شرق‌شناسی" (Orientalism)، روشنفکری و خاطرات او در ایران ترجمه شده است. ➕برای مطالعه متن کامل یادداشت، اینجا کلیک کنید. 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ @Fekrat_Net ➖➖➖➖ 🆔 @nameh_jomhour | نامه جمهور