در جواب اون دوست مون که برای همسرش شعر میخونده و دفتر رو بسته باید بگم که بازم شما خوب بودید،،،، ما بعد از جلسه ی مشاوره ی پیش از ازدواج مون ، آقای مشاور که پی‌ برده بودن شعر میگم، به همسرم هم این موضوع رو گفته بودن و تنها واکنش همسرم بعد از جلسه، (البته اون موقع قبل از عقد بود) ، بهم این بود که واقعا شما شعر میگید ؟ منم گفتم گاهی اوقات بله و همسرم سکوت کرد تا امروز که یکسال و دو ماه از عقد مون میگذره 😆 و هیچوقت نخواسته که براش یه دو بیت از دفتر شعرم بخونم جوون ها کلا فانتزی ها رو پودر کنن بریزن بیرون 😁 یه عمر شعر نوشته بودم که به همسرم بخونم اونم که خواهان نداشت😄 یبار هم که یه نامه ی عاشقانه براش نوشته بودم یکی دو سطر اول رو که خوند غش غش خندید ، گفت وای یاد فیلما میوفتم ، فیلمه یا دوربین مخفیه؟! و نامه رو بست گذاشت کنار ..... و من همونجا فانتزی شعر و نامه ی عاشقانه به همسرم رو پرونده اش رو پودر و خاکستر کردم 😂😂 بجاش فهمیدم که با رفتار و اخلاق میتونم بهش محبت ام رو ثابت کنم 😅