❤️‍🔥❤️‍🔥 بر سرم میزنند هی با مشت هم سرت را بریده اند از پشت هم بریدند دستت از انگشت رفته انگشترت به یغما؛ سر! گوشواره کشیده شد با گوش چنگ گرگی به ساحتِ روپوش دل عمّه همیشه میزد جوش جای تو خالی آه...یکتا_سر! آبله های پا عفونی تر چشمم از داغ سر دمادم تر میزند بر سرم حرامی داد پُرِ زخم‌ست پای من تا سر لگدی میزنند بر پهلو با کبودی بند بر بازو هم کشیدند معجر ُو هم مو تن من درد دارد امّا...سر_ _بیشتر درد میکند بابا ! رنگ من زرد میکند بابا ! بر سرم گـَرد میکند بابا ! سُمّ اسبانِ بی‌محابا_سر هرکسی ارثی از پدر دارد که پدر را به یاد می آرد این عدالت نمیشود مردم ! سهم من بوده بعدِ بابا، سر؟! شده دارایی ام سراپا زخم پاسخم خنده وُ زبانِ اخم پای پـُر آبله، مَطاعن شام می کُشد عاقبت مرا با سر ذبح غیرت به شام را دیدم شدشهید آیه های پاک حجاب چشم رقّاصه های بی عفّت آمده تا کند تماشا؛ سر! سنگ ساعات نیست جای سرت آیت الله الاعظم اعلا_سر! می شود کیْ تمام، این بلوا ؟ کی به سر آید این بلایا؛ سر؟! ای که در کهنه‌دَِیـْرِ نصرانی کرده بودی شبی تو غوغا؛ سر! امشبی هم بیا خرابه‌ی ما امشبی هم بکن تو با ما سر چشم من روشن ای پدر امشب که تو بالاسرم میان تب آمدی در طبق برِ زینب آه خوش آمدی به اینجا ، سر! می فشارم به سینه ام سر را درد دل می‌کنم از این غم تا_ _بـِبـَری با خودت پدر من را که گـُذارم به قلب زهرا؛ سر 🖍 ✍ بخشی از شعر ꧁✭کانال👇شاعر •••჻ᭂ࿐✧⊰❀⊱✧✿●⃟ ✾༅࿐ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ ❤️‍🔥 @nardohdar1•••჻ᭂ࿐✧⊰❀⊱✧✿●⃟ ✾༅࿐