🔖 به خون خود غلطیده در معبر های مناطق عملیاتی 🌹 قصیده همکار محترم احمد صحرایی *کاش* از شرکت به مناسبت تا که بشنید از جسارت دشمن بر زمین ماند کتاب و هم دفتر دود بو د و غبار و خاکستر آخرین روز ماه شهریور پشت آن خاکریزی که خمپاره غرشی کرد در میانه تن بی جان یک شهیدی که دست و پایش دگر نبود بر پیکر آن طرف تر سری بدونه بدن خون به چشم و محاسن آن سر دست دور از بدن که بود در مشتش عکس زیبای دختری و پسر ها ببین پریشانند چند تن قصد بر گشودن معبر با شوق می کِشیدند در آغوش می شد آنگاه جسم شان پر پر تا غبار غروب غصه بنشیند بر تنه خسته ی همه لشکر بر موذن بگو تا اذان گوید که بخوانند نمازِ رکعت آخر | 📣 نارنجی پوشان سایپایی 🆔 @narenjiposh ✅️ eitaa.com/narenjiposh ✅️ ble.ir/narenjiposh ✅️ t.me/narenjiposh https://eitaa.com/joinchat/3212771549Ce2db41ce7e