📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چرا خاک اینجا غم‌باره/ چرا اینقد دلهره دارم چرا اینجا بوی خون میاد/ چرا اینقدر گریه می‌بارم جدایی از تو نمی‌تونم، جدایی از تو نمیذارم مگه میشه زنده باشم و تو میون گودال غریب باشی مگه میشه زخمی و تشنه، خسته و بی‌جون باشی تنها شی همیشه می‌ترسیدم از روزی که کسی تو رو از من بگیره حسین میگن خُرجین مرکب کوفیا پر از نیزه و تیغ و تیرِ حسین میترسم از اینجا، بریم جون زهرا/ تا حنجرتو شمر ندیده هنوز میشم دل‌شکسته، میشم پیر و خسته/ به قدر هزار سال تو این ده روز «واویلتا واویلتا، زینب رسید به کربلا» @seyedrezanarimani دارم میبینم همه چیز و/ حسین اما باورش سخته پسر زیر خنجر قاتل/ مقابل مادرش سخته سری روی نیزه‌ها باشه/ جلو چشم خواهرش سخته تنی زیر دست و پا سخته آه زیر سمّ مرکبا سخته سری روی نیزه‌ها سخته آه اگر هی شد جابه‌جا سخته حالا که دیدم کربلای تو رو دیدم همه‌ی روضه‌های تو رو دیدم آتشی که تو حرمه دیدم کفن بوریای تو رو نه میشه نَمیرم، نه میشه نبارم تصورشم میسوزونه منو من این‌جا میبینم، یه کشته‌ی زخمی و بی‌کفن و پاره پیراهنو «واویلتا، واویلتا، زینب رسید به کربلا» @narimani_matn بیا برگردیم که این لشکر / میاد با قصد سرت داداش به‌هم میریزه سرت روی نی / زیر پاها پیکرت داداش یه فکرایی ساربون داره / برای انگشترت داداش حواست باشه ته گودال پیکرت میپاشه ته گودال میترسم آخر سرِ کهنه پیرهنت دعوا شه ته گودال میترسم علی‌اصغر و بُکُشن با داغ پسر مادر و بکشن پدر رو با نیزه ته گودال تو راه با لگد دختر و بُکشن داداش بیا برگرد/ که این همه نامرد/ میگیرن علمدار لشکرتو میبینی به زودی/ یه مرد یهودی/ میبنده داداش دست خواهرتو «واویلتا، واویلتا، زینب رسید به کربلا» *شعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn