📋کوه غم رو سرم افتاد
#سبک_واحد
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کوه غم رو سرم افتاد
شعله توی حرم افتاد
تا دیدم یه نانجیبی
به جون مادرم افتاد
چی کشید از در و مسمار
که گرفته دست به دیوار
من خودم فهمیده بودم
پشت بازوش ورم افتاد
با چشام دیدم که میریخت
تیکههای درِ سوخته
اینکه داره گُر میگیره
چادر مادره سوخته
«نزنید مادر مارو»
@seyedrezanarimani
دیده بودم یه حرامی
هی میزد حرف اضافه
از خداشون بود ببینن
که بابام بشه کلافه
اونی که سردستهشونه
از قرارم مستشونه
تو یه دست قبضهی شمشیر
توی اون دستش غلافه
هر کدوم آورده بودن
دو سه تا اضافه شمشیر
اما کارمون رو ساختن
با همون غلاف شمشیر
«نزنید مادر مارو»
@narimani_matn
گُل یاس خونه افتاد
از گُلش گلاب گرفتن
کتاب نبی رو بستن
از علی حساب گرفتن
علی زیر بار نمیرفت
که بیاد برای بیعت
سراغ فاطمه رفتن
آخرش جواب گرفتن
همه جا دوده و آتیش
همه جا پر از غباره
مادرم میخواست بلند شه
نانجیب میزد دوباره
«نزنید مادر مارو»
*شاعر:
#مظاهر_کثیری_نژاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn