📋بر درب حرم داشت لگد میزد حیف / *بخش دوم صوت* (س) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چند روزی یکی از اصحاب امام صادق (ع) غیبت داشت، آقا فرمود کجا بودی این چند روزه؟ عرضه داشت: آقاجان، از شما چه پنهون خدا بهم بچه دختر داده. -خب خدارو شکر؛ حالا اسمش رو چی گذاشتی؟ -اسمش رو فاطمه گذاشتم. امام صادق یه آهی کشیدن شروع کردن گریه کردن.... -آقاجان، نکنه بی‌ادبی کردم، چرا گریه میکنین؟ فرمودن خیلی مواظب این دختر باش؛ یه وقت عصبانی شدی خواستی ادبش کنی توهین بهش نکنی. اگه بیشتر عصبانی شدی خواستی بیشتر ادبش کنی یه وقت نزنیش. (با این یه جمله کار دارم.) اگه یه وقت عصبانی‌تر شدی یه وقت سیلی به صورتش نزنی.... -چرا آقا؟ روایت میگه آقا گریه میکرد، میفرمود مادر ما فاطمه رو تو کوچه‌ها زدن.... "بر درب حرم داشت لگد میزد،حیف در بر سپرم داشت لگد میزد،حیف از بین لگدها لگدی کشت مرا محسن پسرم داشت لگد میزد،حیف" وای مادر..... *شاعر دوبیتی : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn