✅استاد یعقوبی قائنی(ره): 🔹عارفى گفت و گوى زن و مردى را شنيد، زن به شوهرش مى گفت: 🔻اگر نان نياورى با گرسنگى صبر مى كنم و اگر لباس ندهى با سرما و گرما مى سازم و هر نوع كمبودى را در زندگى تحمل مى كنم، امّا چيزى كه نمى توانم تحمل كنم اين است كه همسر ديگرى انتخاب كرده او را هووى من قرار دهى. 🔻اطرافيان با تعجب ديدند آن عارف با شنيدن اين كلمات افتاد و غش كرد. پس از آنكه به هوش آمد علتش را از او پرسيدند. 🔹گفت: شما كلمات را از آن دو مى شنيديد، امّا من از خدا مى شنيدم كه میفرمود: 🔻بنده ى من! اگر در نماز و روزه ات تقصيرى داشتى تو را مى بخشم و اگر در وظايف بندگى كوتاهى كردى از تو مى گذرم، ولى اگر براى من شريك بياورى هيچ گاه از تو نمى گذرم. و من از ترس اينكه مبادا شرك بورزم منقلب شده و غش كردم. 🔻اينها از اسرار عالم توحيد است كه فقط اهلش به آن پى برده و متوجه آن مى شوند. آنان نيز بسيار اندك اند و اكثريت مردم قابليت درك اين معانى را ندارند. 📚کتاب شریف سفینه الصادقین @NASEMEBEHESHT 🌸