✍️قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها که از 4 ماه پیش در مجلس مطرح شد و از ابتدا ارتباطی با شرایط و نتایج انتخابات آمریکا نداشت، این روزها محل بحثهای جدی قرار گرفته است. آنچه روشن است اینکه مصوبه حالا تبدیل به قانون شده و دولت مکلف به اجرای آن است؛ اما از آنجا که موضوع دارای اهمیت راهبردی است و در آینده پایه مهمی از سیاست خارجی کشور خواهد بود، توجه به چند نکته مهم به نظر میرسد؛ نکات تحلیلی: جریان سیاسی غربگرا نسبت به علل پدیدایی برجام و نسبت به موضوع اصلاح و تکمیل برجام که اروپا و آمریکا بر سر آن در نهایت همگرایی قرار دارند، یا بیاطلاع هستند و یا خود را به تغافل میزنند. نقش تیم مذاکره‌کننده قابل کتمان نیست، اما درنهایت آنچه باعث شد غرب وادار به دادن امتیازاتی به ایران شود- که البته در مقام عمل به تعهداتش عمل نکرد- آن بود که جمهوری اسلامی صنعت هستهای خود را بر روی میز مذاکره گذاشت و در توافق برجام تقریباً این صنعت در مسیر توقف قرار گرفت و در بخشهایی نیز تعطیل شد. همچنین، غربگرایان نسبت به موضوع تکمیل برجام که راهبرد قطعی اروپا و آمریکا در آینده است نیز توجه چندانی ندارند؛ نقطه کانونی اصلاح برجام آن است که ایران توانمندیهای موشکی و منطقهای خود را بر روی میز مذاکره بگذارد و در ازای وعده رفع تحریمها، ایران نیز از این مزایای راهبردی صرفنظر کند. همین دیروز بود که وزیر خارجه آلمان گفت: «بازگشت به توافق هسته‌ای کنونی کافی نیست و ما خواستار توافقی گسترده‌ و فراگیرتر با ایران هستیم»؛ بنابراین بازگرداندن صنعت هستهای به مرحله پیش از برجام، قدرت چانهزنی را افزایش می‌دهد و موضوع مذاکرات احتمالی را در بخش هستهای قرار میدهد. اینکه گفته شد مصوبه مجلس سبب شده نرخ ارز دچار نوسان شود، بر فرض که علت نوسان ایجاد شده این مصوبه باشد، باز این نیز از فجایع تفکری است که سایه سنگین متغیرهای خارجی را بر اقتصاد ایران تا بدین‌جا رسانده است. با این وضعیت تقریباً قطعی است که اگر رئیس‌جمهور آینده آمریکا کوچک‌ترین تهدیدی علیه ایران کند، بازار کشور دستخوش نوسانات شدیدتری نیز شود. نکته راهبردی: تجربیات تلخ گذشته پیشروی ماست؛ در پیش گرفتن مسیر و الگوی چند ساله اخیر، اقتصاد کشور را نهایتاً در نقطهای قرار می‌دهد که اکنون هستیم. این یک خطای بزرگ است که معیشت مردم را به مذاکره و سیاست خارجی پیوند بزنیم.