🔻 حضرت ابوی ما [آیتالله حاج شیخ محمد ناصری] گاهی شوخی میکنند و میفرمایند که یک تاجری پیش فلان پادشاه نشسته بود و گفت قربان! یک مرغهایی در فلان کشور هستند که آتش میخورند!
🔸 پادشاه گفت: بعید است! چطوری آتش میخورند؟! گفت: بالأخره... اینها داخل آتش هم میروند و هیچ اتفاقی برای اینها نمیافتد.
🔹 پادشاه گفت که نه، ما تا نبینیم قبول نمیکنیم. گفت: آقا میروم میآورم. پادشاه گفت خُب، برو بیاور. رفت و گیر افتاد و شش ماه طول کشید تا برگردد [خندهی حضّار]
🔸 بعد وقتی برگشت یک چیزی آورده بود. آن وقت وزیری که کنار پادشاه نشسته بود درِ گوش این تاجر گفت: مجبور هستی حرف بزنی که لازم باشد شش ماه [خندهی حضّار] بروی و بگردی تا ثابتش کنی؟!
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔹 تلگرام و ایتا:
@nasery_ir
🔸 واتساپ:
wa.me/989338010649