#گزیده_کتاب
#قمقام_زخار_و_صمصام_بتار
📚 سبطبنجوزی در تذکره از قاسمبناصبغ مجاشعی روایت کرده: در آن وقت که رئوس شهدا را به کوفه آوردند، در آن میانه، مردی ... بر اسبی سوار بود و سر جوانی که به ماه چهارده همی مانست و اثر سجود بر جبهۀ مبارکش هویدا بود، بر گردن اسب خویش آویخته، همی آمد. نام آن سوار و آن سر بپرسیدم. گفت: این سر عباسبنعلیبنابیطالب است و مرا حرملةبنکاهل اسدی گویند.
📌 برگرفته از ص 335 و 336 کتاب «قمقام زخار و صمصام بتّار»، تألیف فرهاد میرزا قاجار، تصحیح غلامحسین انصاری، شرکت چاپ و نشر بینالملل