#گزیده_کتاب
#سیره_نامه_امیرالمومنین
📚 امیرالمؤمنین از کشته شدن مالک اشتر بسیار اندوهگین شد. ثقفی گوید: از صعصعةبنصوحان روایت شده که چون خبر مرگ اشتر به علی رسید، فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون. الحمدلله رب العالمین. بارخدایا! میدانم كه مالک اكنون در نزد توست. مرگ او از مصائب روزگار است. خدا، مالک را رحمت كند كه به عهد خویش وفا كرد و از این جهان برفت و خدایش را دیدار كرد. البته خود را آماده کردهایم كه پس از مصیبت مرگ رسول خدا بر هر مصیبتی دیگر صبر كنیم؛ زیرا مرگ او بزرگترین مصیبت است.» ... پیوسته پشت علی استوار بود تا اشتر وفات كرد. سیادت اشتر در كوفه بیش از احنف در بصره بود. از مشایخ نخع روایت شده است: چون خبر مرگ اشتر به علی رسید، نزد او بودیم. بر او بسیار سوگوار شد و افسوس خورد و فرمود: «پاداش بزرگ خدا از آن مالک باد! مالک؛ چه مالكی! اگر كوه میبود، كوهی عظیم بود. اگر سنگ میبود، سنگی سخت بود. آری؛ به خدا سوگند! مرگ تو بسیاری را لرزانید و بسیاری را شادمان كرد. گریندگان باید بر چنین كسی بگریند. آیا کسی چون مالک میتوان یافت؟» علقمةبنقیس نخعی گوید: پیوسته علی افسوس میخورد و دریغ میگفت تا آنجا كه باور کردیم این مصیبت به او رسیده، نه به ما. تا چند روز نشان این غم بر چهرهاش آشكار بود. (الغارات، 1/ 264)
📌 برگرفته از ص 852 و 853 از جلد دوم کتاب «سیرهنامۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام»، تألیف علی کورانی و ترجمۀ سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، شرکت چاپ و نشر بینالملل