غروب شبِ عملیات خیبر، هوا تاریک‌روشن بود. دیدم کاسه‌ای در دستش است. گفتم: «عمو حسین‌علی! این چیه؟» گفت: «این یک مشت حنا است، توی این ظرف درست کرده‌ام، نذر کرده‌ام که به کف دست بچه‌ها، بمالم. اول به این نیت که خودم شهید بشم. اگر هم شهید نشدم، حداقل رنگ این حنا کف دست بچه‌ها، یک نشانه و علامتی باشد برای اینکه این بچه‌ها که شهید شدند، من رو شفاعت کنند 🌹 با این شهید، بیشتر آشنا شوید https://manvaketab.com/book/247681/ 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1