بیشتر مواقع منزل ما شلوغ بود. از بس مراجعات مشاوره ای زیاد شده بود. بارها برخی از بستگان حاجی می‌خواستند به اینجا بیایند و حاجی می‌گفت اگر امکان دارد، شب بعد از نماز تشریف بیاورید. یکی از بستگان نزدیک ما آمد منزل وگفت: چند وقت دیگر موقع زایمان دخترم است و قرار است نوه دار شوم، از شما می خواهم به این چند سیب سرخ دعا بخوانید تا قبل از زایمان، دخترم تناول کند. امیدوارم به حرمت دعا و قرآن، دخترم زایمان راحت و فرزند خوبی داشته باشد. این بنده خدا چند بار در طی هفته بعد آمد و رفت اما خجالت کشید سراغ سیب ها را بگیرد. یک روز حاجی با او تماس گرفت و گفت بیا سیب ها را بگیر. او با خوشحالی آمد وگفت: حقیقتش من فکر کردم سیب ها را خورده و فراموش کردید. وقتی می خواست برود به او گفتم: حاج اصغر یک ختم قرآن کامل به این سیب ها خواندند. اما خبر دارم زایمان این خانم بسیار راحت انجام شد و پسر خوب و سالمی به دنیا آمد. با این که الان خردسال است اما به امور معنوی بسیار توجه دارد و انشاالله همینطور خواهد ماند. 📙جان‌باز. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63