#هرچی_تو_بخوای
پارت هجدهم
بعد این آرزوهای خوب رو برای دیگران هم میکنم.همینجوری همه مسائل دیگه.مثل راه رفتن،لباس پوشیدن،درس
خوندن، نگاه کردن،همه چیز دیگه...
ضحی از تاب بازی خسته شده بود و میخواست بیاد پایین...
تاب رو نگه داشتم و آوردمش پایین.بدو رفت سراغ سرسره.دنبالش
رفتم.نگاهی به سهیل انداختم.همونجا ایستاده بود و به یه نقطه خیره شده بود و
فکر میکرد...🤔
ضحی از پله ها بالا رفت و سرخورد. دوباره سرمو برگردوندم ببینم سهیل
هنوز اونجاست یا... نبود.
اطراف رو نگاه کردم،نبود.غیبش زده بود.پشت سرمو نگاه کردم،روی نیمکت
نشسته بود و به من که اطراف رو دنبالش میگشتم نگاه میکرد و لبخند
میزد.😊
سرمو برگردوندم و به ضحی نگاه کردم. ضحی چندبار از پله ها بالا رفت و
سرخورد،
اما خبری از سهیل نبود...
داشت دیر میشد و باید کم کم برمیگشتیم خونه.
برگشتم ببینم چکار میکنه؛هنوز روی همون نیمکت نشسته بود و نگاهش به
بچه ها بود و فکرمیکرد.😧🤔
محمد اومد سمت ما و گفت:
_بیاید چایی ای،️☕میوه ای،🍎🍐چیزی بفرمایید.کم کم دیگه باید بریم.
سهیل بلند شد و رفت پیش محمد.
ضحی هم از بازی خسته شده بود و بدو رفت پیش باباش.منم دنبالشون رفتم.
محمد و مریم و ضحی یه طرف نشستن و باهم مشغول صحبت شدن.انگار که
اصلا من و سهیل نبودیم.😑سهیل هم یه طرف نشسته بود.من موندم چکار
کنم.
اینجوری که اینا نشستن من مجبور بودم نزدیکتر به سهیل بشینم.😐
داشتم فکر میکردم که محمد جوری که سهیل نفهمه با اشاره ابرو گفت اونجا
بشین.با نگاه بهش گفتم:
_نفهمیدم،یعنی نزدیک سهیل بشینم؟؟!!!
نگاهی به سهیل انداخت و با اشاره گفت:_آره.
به سهیل نگاه کردم،سرش پایین بود و با میوهش بازی میکرد.با بیشتر ازیک
متر
#فاصله از سهیل نشستم.
وقتی متوجه نشستن من شد خودشو جمع کرد.
تعجب کردم.😧آخه شب خواستگاری همه ش سعی میکرد نزدیک من
بشینه.خودشم از حرکتش تعجب کرده بود،آخه به تته پته افتاده بود.🙈
محمد یه بشقاب میوه داد دستم🍎🍐 و دوباره مشغول صحبت با مریم شد.
سهیل همونجوری که سرش پایین بود آروم گفت:
_شما این آرامش رو چطوری به دست آوردین؟
-این آرامش رو ✨
#خدا✨ به من هدیه داده.خدا برای هرکاری که آدم
بخواد انجام بده
#روش_هایی گفته که اگه اونا رو انجام بدیم تأثیر زیادی توی
زندگیمون داره،هم تو این دنیا تأثیر داره،هم اگه به
#نیت اینکه چون خدا گفته
انجام بدیم توی اون دنیا اثر داره.یکی از آثارش داشتن
#آرامش توی
زندگیه.وقتی توی زندگیت
#هرکاری خدا بگه انجام میدی یعنی برات مهمه که
خدا ویژه نگاهت کنه.وقتی خدا ویژه نگاهت میکنه دلت آروم میشه.
-آرامشی که با کوچکترین موجی ازبین میره؟😕
-آرامشی که با بزرگترین تلخی ها و سختی ها ازبین نمیره.👌
(
@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)