👈گفتگو با کودک باید به صورتی باشد که ویژگیهای شهید بیان شده و در مورد او خاطرات عینی، زیبا و قابل فهم [به عنوان یک الگوی ارزشمند] برای کودک بیان شود تا محبت و ارادت و علاقه والدین و اطرافیان برای کودک وضوح یابد.
👈 در واقع بیشتر تربیت در این دوره القا است و القای محبت به آدمهای خوب و بد آمدن از آدمهای بد.
اگر کودک در مورد شیوه شهادت و رحلت به صورت غیر اگاهانه مطالبی را شنید، خودش حساس شد یا سوالاتی را پرسید بهتر است موضوع را عوض کنید، حواسش را پرت کنید و در عین حال به موضوعی دیگر در همان رابطه یا بی ارتباط عطف کنید. نیازی نیست همه ماجرا برای کودک تشریح شود بلکه همین که مثلا در مراسمی شرکت میکنیم که برای نشان دادن دوستی به مردی خوب و قهرمان است، کفایت می کند. اصلا نیازی به شرح همه رخدادها برای کودک نیست و این اشتباه است که ما میخواهیم تا انتهای موضوع را برای کودکان این سنین تعریف کنیم.
👈 در مورد اموری مثل تبیین واقعه عاشورا و ... نیز همین به شیوه باید عمل کرد.
2️⃣ در نیمه اول 7 سال دوم که کودکان هنوز به بلوغ عقلی نرسیدهاند، صحبت در مورد شهادت مشکلی ندارد. ولی همچنان نباید اخبار و شرح حادثه به تفصیل باز شود. بلکه تاکید باید بر جریان خوب و بد و بر انتخابهای درست و بهتر [توسط خود ما] متمرکز باشد.
👈 اینکه کودک نسبت به چه کسانی [علاقه و] ارادت بیشتری دارد؟ اینکه کدام رفتارها را میپسندد و انتخاب میکند؟ درمورد اینکه چرا ما افرادی را بیشتر دوست داریم می توان سخن گفت و تفکر را فعال کرد.