پیروز میدان چه کسی است اتفاقات یک سال گذشته در منطقه را به جز نگاه مورد به مورد خوب است به صورت زنجیره ای و کلان هم بررسی کنیم. ماجرای طوفان الاقصی به اذعان طراحی کنندگانش پاسخی بود به ذره ذره بسته شدن راه نفس مردم غزه ، کشتنشان، اسیر کردنشان، ترور هر روزه رهبرانشان، از همه سخت تر توهین به همه مقدسات و هویتشان،آن هم مظلومانه و بدون اینکه کسی متوجه باشد. با این عملیات ورق برگشت، در این عملیات اطلاعاتی از اسراییل کشف شد که نشان میداد اسراییل برای کل منطقه چه در سر دارد و چگونه میخواهد همه فلسطینی ها را کوچ دهد به مصر و اردن، ضربه حماس نشان داد ضعف اطلاعاتی امنیتی و نظامی اسراییل جدی است، این نتایج همان روزهای اول بود و البته هنوز هم جبران نشده و بعید هم هست در آینده قابل جبران باشد، اما از این به بعد ماجرا جذاب تر بود هر چند پیروزی گام به گام جبهه مقاومت بر پایه مظلومیت و صبر غزه پیش میرفت، چرا که اسراییل روی آورد به تخریب و جنایت و آدم کشی مردم عادی، هدفش هم این بود که نشان دهد هزینه این عملیات برای جبهه مقاومت بالا است، اما عملا وضع سخت‌تری برایش ایجاد شد، کل دنیا حتی مردم و جوانان اروپا و آمریکا مقابلش قرار گرفتند، همه رسانه های قدرتمند دنیا که اصلا علت بودنشان تطهیر اسراییل بود شکست خوردند، در داخل هم وضعیت بلبشوی جدی تری برایش ایجاد شد، مردم زیادی روزهای متمادی اعتراض کردند، او اما راهی جز جنایت نداشت و نمیتوانست انجام دهد. اول تلاش کرد ایران را وارد جنگ کند، ایران هوشمندانه با او مواجه شد، ایران سعی کرد تلاشهای حقوقی و دیپلماتیک جدی را پیش ببرد و جبهه مقاومت را منسجم کند و امت اسلام را مقابل اسراییل قرار دهد، اسراییل سعی کرد حزب الله را به جنگ همه جانبه بکشد، اما حزب الله هم هوشمندانه وارد جنگ شد، او روش گام به گام را پیش گرفت، به این ترتیب هم مردم لبنان را با خود همراه میکرد و هم بدنه نظامی اسراییل را درگیر میکرد ، یمن اما بعد از چند ماه اولین ضربه راهبردی را به اسراییل زد او رگ حیات اقتصادی اسراییل را بست، عملا وضع اسراییل هر روز سخت تر میشد، تا اینکه ایران بهانه ای پیدا کرد که هیمنه اسراییل را نابود کند، عملیات وعده صادق به گونه ای طراحی شده بود که کاملا این هدف را محقق میکرد، ضربه صدای بلندی داشت، دقیق و حرفه ای هم بود به هدف هم خورد، اسراییل به سمت ترور رو آورد، چندین ترور در ایران و لبنان و کرانه باختری، سبک ترورها نشان میداد او محتاج این است که نشان دهد قدرتمند است، چون زدن هنیه مثلا برای او ضرر بیشتری داشت، هنیه میتوانست مذاکرات آتش بس را به جایی برساند، پس از او یحیی سنوار انتخاب شد و این نشانه خوبی برای اسراییل نبود، حزب الله ضربه دردناک دیگری به اسراییل زد، او که پیش از این فیلمهای پهپادهای شناسایی‌اش بر فراز حیفا و تل آویو را پخش کرده بود، حالا با زدن پایگاه فوق سری و امنیتی اسراییل در تل آویو ضربه دردناکی وارد آورد ضربه ای البته معنا دار. قدم بعدی را اینبار کرانه باختری برداشت، کشتن چند اسراییلی در مرز اردن نشان میداد جبهه جدیدی که اسراییل از آن میترسید باز شده، او مجبور بود در کرانه هم وارد جنگ شود، ضربه بعدی را یمن و موشک هایپرسونیکش وارد کرد، دوهزار کیلومتر از همه تجهیزات دفاعی آمریکایی و اروپایی و اسراییلی گذشتن و به خاک اسراییل خوردن معنای روشنی داشت، یمن پیش از این نیز تل آویو را با پهپاد زده بود، حالا آن حلقه آتشین حول اسراییل شعله میکشید، او امروز منتظر انتقام ایران هست، ایران گفته روش جدیدی را بنا است رو کنم، از سوی دیگر مشروعیت اسراییل کاملا نابود شده روابطش و هژمونی اش از بین رفته، تنها و تنها به کمک آمریکا دوام آورده، انفجار پیجرها را در این چارچوب باید دید، حالا بدنه لبنان بیشتر از قبل با حزب الله همراه شده، اسراییل به شدت نگران ضربه تلافی جویانه و قطعا قوی تر حزب الله نیز هست، روزهای سخت تری برای اسراییل در پیش است، این مسیر عملا فلسفه وجودی اسراییل را در منطقه برای حامیانش نابود میکند و او نخواهد توانست اهداف آمریکا و اروپا را در منطقه تامین کند و هزینه بودنش بسیار بیشتر از فایده آن خواهد بود و همه اینها یعنی منطقه در حال تغییر و تحول اساسی است برای زنده شدن هویت امت اسلام. همشهری https://eitaa.com/naslezohoor_babol