🍃🌸🍃
#داستان #حکایت #صدقه
زنی شوهرش میمیرد، برای اينكه خدمتی به شوهر كرده باشد، شبهای جمعه غذایی تدارک میدید و به وسيله فرزند يتيم خود به خانه فقرا می فرستاد
🔸طفل بيچاره با اينكه گرسنه بود، غذا را از مادر می گرفت و به فقرا میرساند و خود با شكم گرسنه به خانه بر می گشت و می خوابيد.
تا اينكه شبی كاسه صبرش لبريز شد و در راه غذا را خودش خورد و با شكم سير به خانه برگشت و آسوده خوابيد.
🔹آن شب، زن شوهر خود را در خواب ديد كه به او میگفت: تنها غذای امشب به من رسيد!
زن از خواب بيدار شد و با كمال شگفتی از فرزندش پرسيد شبهای جمعه گذشته و ديشب غذا را كجا می بردی و به كی میدادی؟
🔸من ديشب پدرت را خواب ديدم كه میگفت تنها غذای ديشب به او رسيده است.
طفل راستش را گفت كه شبهای جمعه غذا را به خانه فقرا می بردم، ولی ديشب چون زياد گرسنه بودم، خودم خوردم و آسوده خوابيدم.
🔹زن دانست بهترين خدمت به شوهر اين است كه يتيم او را سير نگهدارد. از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند: آیا صدقه دادن به فقیرانى كه بر در خانهها میآیند بهتر است یا به خویشاوندان؟ آن حضرت فرمود: «نه، بهتر آن است كه صدقه را براى خویشان خود بفرستد، و این اجر و پاداش بیشترى دارد»
🔅
داستان های آخر شب نصرابادنیوز👇
📘
@NASRABADNEWS
┄┄┅┅✿🍃❀💜❀🍃✿┅┅┄┄