۲۰ اردیبهشت ۶۱ -- سالروز شهادت احمد بابایی، فرمانده گردان مالک اشتر - تیپ ۲۷ 🔸متولد: بخش رامند بوئین زهرا قزوین/ سال ۱۳۳۴ 🔹سال۴۷؛ مهاجرت بتهران و ورود به نیروی هوایی 🔸سال۵۵؛ استعفا از نیروی هوایی بعلت جو غیر مذهبی آنجا 🔹سال۵۵؛ ازدواج؛ و اشتغال در شغل رانندگی کامیون 🔸سال۵۶؛ قرق کردن قهوه‌خانه‌ای در نازی‌آباد تهران جهت فعالیت علیه رژیم شاه 🔹سال۵۷؛ عضویت در کمیته انقلاب 🔸سال۵۸؛ عضویت در سپاه 🔹سال۵۹؛ (۱۹ مهر) عزیمت بجبهه جنوب و مجروحیت 🔸سال ۶۰؛ مجروحیت در عملیات بازی‌دراز 🔹سال۶۰؛ انتخاب بسمت فرماندهی گردان مالک شهادت: عملیات بیت المقدس -- محور شلمچه_خرمشهر؛ بر اثر اصابت گلوله به پیشانی 💠مزار: بهشت زهرا (س) ق۲۶ ر۹ ش۴۳ ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 💢خاطره ای از شهیداحمدبابایی !! یادش بخیر!چقدر سختی کشیدیم! شبها فقط دوساعت می‌خوابیدیم.آنقدر گرم بود که انگار در حمام سونا بودیم، ولی خستگی همه را بیهوش می‌کرد.اما بابایی همان دوساعت را هم آرام نمی‌گرفت. دور می‌افتاد و بهمه بچه ها سرمی‌زد.تمام بچه ها رامی‌شناخت یکشب یکی ازبچه ها ازشدت گرما رفته بود بالای کانکس ها خوابیده بود.حاجی فهمیده بود یکی کم است.خیلی گشته بود تا بالاخره صبح بالای کانکس پیدایش کرده بود.صدایش زده بود که پسرم تو آن بالا چه کار می‌کنی؟ آن بنده خدا هم که مست خواب بود توی همانحال خواب وبیدار گفته بود:حاجی داشتم دعای کومله می‌خواندم،خوابم برد. حاجی خندیده بودکه: اولاً کمیل، نه کومله،دوما نمازصبح که خواندی باچی وضو گرفتی؟ گفته بود: با آب. حاجی گفته بود پاشو بیاعزیزم توی کتری چایی بوده نه آب.تو با چایی وضوگرفتی ونماز خواندی!