🔻 #نکات_تاریخی_جنگ حسین کلاه کج: ... مجموع قوای ما در ابتدای جنگ 500-600 نفر بومی وغیر بومی بود. قرار بود که این تعداد نیرو سازماندهی شوند .اما وقتی داشت این کار انجام می شد ، استاندار وقت خوزستان به سپاه اهواز آمد و فریاد زد که شهر درحال سقوط است وشما هنوز در فکر سازماندهی نیروها هستید ! لذا نیروها بدون سازماندهی سوار اتومبیل های پیکان و وانت بار وکامیون ها شدند. اتومبیل ها به یک ستون در حال حرکت بودند.ومردم از مشاهده ستون عظیم اتومبیل ها فکرمی کردند که دیگر کار جنگ تمام شده است وبه زودی دشمن به مرزهای خودش بر می گردد . مردم بر سر راه عبور نیروها صلوات می فرستادند. ما از سه راهی خرمشهر عازم جاده حمیدیه شدیم . وقتی به پشت جنگل (گمبوعه) رسیدیم عراقی ها به سوی مان موشک مالیوتکا وگلوله های توپ شلیک کردند . فضای آن منطقه به دلیل عبور اتومبیل‌ها مملو از گرد وغبار بود . نیروها در نقاط مختلف جنگل پخش شدند . در واقع ما جنگی را شروع کرده بودیم که در آنموقع به قول بچه ها پیشروی اتوبوسی معروف شده بود. ما با اتوبوس تا چند کیلومتری دشمن آمده بودیم .در آن زمان برادرمان محمد بلالی مسئول واحد عملیات سپاه اهواز بود. ایشان نیروهای اهوازی را که حدود 60 نفر می شدند و قبلا باهم به مرز شلمچه وکردستان اعزام شده بودند، جمع آوری کردوبه بچه ها گفت که ما می بایستی ابتدا منطقه دشمن را کاملا شناسایی کنیم و سپس به نیروهای متجاوز شبیخون بزنیم . کتاب نبردهای جنوب اهواز/ گلعلی بابایی پژوهشکده علوم ومعارف دفاع مقدس." @defae_moghadas 🍂