🍃🔲 خورشید یازدهم که بر طلوعی بی‌زوال تکیه دارد، درد را چه عمیق درک کرده است. می‌دید و می‌نگریست که حقارت دنیا، در تغافل مردم، به ارزشی جدال برانگیز تبدیل شده است. *رنج می‌برد از این که انسان، آن سوی این هیچستان خاک را جست‌وجو نمی‌کند و به فراتر از خود نمی‌اندیشد!* 🍃⬜️ *مهربانی محض بود و صبر تمام!* زنجیرهای اسارت را بر دست و پای خود تحمل کرد تا مردم، زمین‌گیر نشوند؛ تا جهانی را از اسارت در خاک برهاند. 🍃🔲 *در موضع علم و مناظره،* مقتدرانه قد علم کرد تا انسان را از جهالت دست و پاگیر خویش نجات دهد. پایگاه‌های مردمی‌اش، گسترده‌ترین مدرسه‌های خودسازی و جامعه‌پروری بود؛ *اما افسوس که کم بودند آنان که این را فهمیدند!* 🍃⬜️ زهد، کمترین محصول درخت ایمان اوست و کرامت، کوتاه‌ترین سایۀ شاخ و برگ‌های عظمتش. مدینه، از ربیع الاول ۲۳۱ هجری، موازنه حضور او را در خاک دنبال می‌کرد و در جست‌وجوی مجالی برای عرضۀ حقیقت او به بیکرانه‌ها بود. تا آن که سامرا، بلوغ پذیرش او را در خود حس کرد و چیزی نگذشت که امام، به اتفاق پدر بزرگوارش، سکونت در آن دیار را برگزید. 🍃🔲 *اینک امامی ۲۸ ساله، در گوشه سامرا سر بر بالین شهادت می‌گذارد.* شش سال است که بار سهمگین ولایت را بر شانه‌های شکوه و استوار خویش حمل می‌کند. نه... نه... نه بر شانه‌های خسته و نه بر دوش زخمی خویش، بلکه این رسالت آسمانی را در ژرفای باور و در اعماق جان خویش، ثبت کرده است. 📚 «حوزه.نت» ‏🌐 emamraoof.com