💠 حق برادر مسلمان
🔹 عبدالاعلی، پسر أعین، از كوفه عازم مدینه بود. دوستان و پیروان امام صادق علیه السلام در كوفه، فرصت را مغتنم شمرده مسائل زیادی كه مورد احتیاج بود نوشتند و به عبدالاعلی دادند كه جواب آنها را از امام بگیرد و با خود بیاورد.
🔸 ضمنا از وی درخواست كردند كه یک مطلب خاص را به صورت شفاهی از امام بپرسد و جواب بگیرد و آن مربوط به موضوع حقوقی بود كه یک نفر مسلمان بر سایر مسلمانان پیدا میكند.
🔹 عبدالاعلی وارد مدینه شد و به محضر امام رفت. سؤالات كتبی را تسلیم كرد و سؤال شفاهی را نیز مطرح نمود، اما برخلاف انتظار او امام به همهی سؤالات جواب داد مگر دربارهی حقوق مسلمان بر مسلمان. عبدالاعلی آن روز چیزی نگفت و بیرون رفت. امام در روزهای دیگر هم یک كلمه دربارهی این موضوع نگفت.
🔸 عبدالاعلی عازم خروج از مدینه شد و برای خداحافظی به محضر امام رفت. فكر كرد مجددا سؤال خود را طرح كند؛ عرض كرد: یا بن رسول الله! سؤال آن روز من بیجواب ماند.
امام فرمود: من عمدا جواب ندادم. زیرا میترسم حقیقت را بگویم و شما عمل نكنید و از دین خدا خارج گردید.
🔹 آنگاه امام این چنین به سخن خود ادامه داد: همانا از جمله سختترین تكالیف الهی دربارهی بندگان سه چیز است:
❖ یكی رعایت عدل و انصاف میان خود و دیگران، آن اندازه كه با برادر مسلمان خود آنچنان رفتار كند كه دوست دارد او با خودش چنان كند.
❖ دیگر اینكه مال خود را از برادران مسلمان مضایقه نكند و با آنها به مواسات رفتار كند.
❖ سوم یاد كردن خداست در همه حال، اما مقصودم از یاد كردن خدا این نیست كه پیوسته سبحان الله و الحمدلله بگوید، مقصودم این است كه شخص آنچنان باشد كه تا با كار حرامی مواجه شد، یاد خدا كه همواره در دلش هست جلو او را بگیرد.
📚 اصول كافی؛ ج ۲ ص ۱۷۰
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد