. #۲۸رجب‌سالروز‌حرکت‌کاروان‌حسینی‌از‌ مدینه‌به‌سوی‌مکه با احتیاط خواهر خود را سوار کرد طوری که آب در دلِ زینب(س) تکان نخورد... آب مےریزد به پشتِ قافله،امّ البنین(س) تا سلامت رفته اش،سالم بیاید از سفر... مشک‌ها را که علمدار روی ناقه گذاشت یا علی گفت و علی اصغر خود را برداشت بغلش کرد و صدا زد که خدا رحم کند بر سر دوش عمو دختر خود را برداشت دور او اهل حرم که همگی جمع شدند صدقه داد و سپس خواهر خود را برداشت إن یکادی بنویسید بلا دور شود ساربان دید که انگشتر خود را برداشت بی‌سبب نیست عبای نبوی را می‌خواست شبه پیغمبر ، علی اکبر خود را برداشت آب پشت سرشان امّ بنین می ریزد آنقدر سوخت که خاکستر خود را برداشت..