لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
سکوت خونمون شکست مثل همیشه در زدن گفتیم شاید یتیما باز به شوق بابا اومدن صداش اومد که داد میزد علی نیاد بلوا میشه میسوزونیم این خونه رو باهرکی که داخلشه همینکه فهمید مادرم پشت دره لگد زد یابن الحسن ببخش منو خلاصه خیلی بد زد خونه ی ما درش سوخت حوریه و پرش سوخت بین در و دیوار بود بچه با مادرش سوخت آه جوان مادر آه قدکمان مادر .... @navaye_asheghaan