. *در ولادت حضرت علیّ اکبر علیه السلام امشب شب تلاوت ياسين است شهر مدينه غرق در آذين است در حيرتم كه يازده شعبان يا هفده ربيعِ نخستين است ميلاد دل فروز علي‌اكبر فرزند نور و كوثر و ياسين است آيينه‌ي جمال رسول الله نامش علي است يا كه علي اين است -ليلا فروغ سرمدي آوردي -باغ گل محمّدي آوردي اين نخل نور يا ثمر ليلاست اين آفتاب يا قمر ليلاست اين بحرِ فضل و معرفت و ايمان دُرِّ حسين يا گُهر ليلاست اين شمع جمع محفل ثارالله فرزند، يا پيامبر ليلاست این نور ديده‌ي ابي عبدالله اين نازنين پسر، پسر ليلاست -سيماي او تبارك او باشد -نام علي مبارك او باشد شرم و حيا، حياي رسول الله رو، كلِّ رو نماي رسول الله پيداست در صحيفه‌ي رخسارش والشّمسِ و الضّحاي رسول الله در لعل لب تكلّم پيغمبر در صوت او صداي رسول الله ترسم كه اشتباه كند جبريل وحي آردش به جاي رسول الله -تشبيه كرده‌اند به قرآنش -صدها امين وحي به قربانش واللّيل، سايه‌اي ز سر مويش والشّمس، جلوه‌اي زمه رويش سرو حسين قامت رعنايش چشم حسن به عارض دلجويش با آب زندگيت چه كار اي خضر لب تشنه جان فشان به لب جويش نبود عجب هزار مسيحا را درمان كند به خاك سر كويش -آيينه‌ي جمال محمّد اوست -اوّل علي ز آل محمّد اوست كو مرغ شب كه قرص قمر بيند خورشيد را به وقت سحر بيبند موسي كجاست تا به حجاز آيد در طور اهل بيت شجر بيند عيسي به حسن او نگرد انجيل داود هم ز بور دگر بيند زهرا كجاست تا كه در اين عالم -بار دگر جمال پدر بيند -حيدر ستوده حُسن نكويش را -بوسد هماره مصحف رويش را ايثار از شهادت او زنده تيغ از شجاعتش شده شرمنده هر شام گشته دور سرش تا صبح تا بنده‌اش شده مَهِ تابنده دل مي‌برد ز ماه بني‌هاشم چون بر رخ حسين زند خنده بعد از ائمّه نام ولي الله تنها به شخص اوست برازنده -بگشوده تا جمال دل آرا را -مبهوت كرده عمّه و ليلا را در مشي و در مرام، حسين است اين در منطق و كلام حسين است اين پا تا به سر جمال رسول الله سر تا به پا تمام حسين است اين در عرصه‌ي نبرد بود حيدر در صحنه‌‌ي قيام حسين است اين گر چه امام نيست ولي گويم سرمايه‌ي امام حسين است اين -قبرش بهشت اهل نظر باشد -پايين پا نه، قلب پدر باشد اين كيست ماهِ ماهِ بني هاشم چشم و چراغ شاهِ بني هاشم جان داده خنده‌اش به بني الزّهرا دل برده از سپاه بني هاشم خُويش بهشت خُلق رسول الله رويش چراغ راه بني هاشم جمع است در تمام وجود او قدر و جلال و جاه بني هاشم -آيينه‌ي خداي جليل است اين -اوّل شهيد نسلِ خليل است اين اي ياس سرخ باغ شهادت‌ها اي مهر تو تمام عبادت‌ها سرو قدت تجلّي قد قامت باغ رخت بهشت سعادت‌ها مردان راست قامتِ عاشورا دارند بر تو عرض ارادت‌ها در بين اهل بيت، وجود تو مجموعه‌ي تمام سيادت‌ها -منشور سرخ خون و پيامي تو -چشم و چراغ پنج امامي تو خلاّق داد گر به تو مي‌نازد قرآن، پيامبر، به تو مي‌نازد حيدر كه در حرم همه بت‌ها را بشكست بي‌تبر، به تو مي‌نازد زهرا كه افتخار محمّد بود اي نازنين پسر به تو مي‌نازد تو جان سيّد‌الشّهدا بودي بالله قسم پدر به تو مي‌نازد -آزاده‌اي و خَلق گرفتارت -نازم به استقامت و ايثارت صحرا به بر گرفته چنان جانت درياست تشنه‌‌ي لب عطشانت تو مصحف ورق ورق زهرا پامال كرده‌اند چو قرآنت پيغمبر از رياض جنان آمد در بر گرفت با لب خندانت قرباني حسين و شهيد حق اي جان هر شهيد به قربانت -مرآت سيّد الشّهدايي تو -مثل حسين خون خدايي تو ما خار ره، تو لاله‌ي صحرايي ما انجمن، تو انجمن آرايي من كيستم مريضِ مريضِ تو تو كيستي مسيحِ مسيحايي ماه به خون نشسته‌ي پيغمبر قرآن آيه آيه‌ي زهرايي زيبايي جمال كه مدحي نيست تو در كمال از همه اولايي -«ميثم»بود مديحه سراي تو -عمري قصيده گفته براي تو استاد سازگار