. ‍ ‍ . بسیار زیبا (ع) ▪️ گل پرپر، بیا مادر ، سرم و بذار رو زانوت بیا اما ، جون بابا ، دستت و نگیر به پهلوت من به آرزوم رسیدم به سوی تو پر کشیدم من همون جا جون دادم که چادر خاکیت و دیدم من غریبم من غریبم من که تنها، بین غمها، هی غم و غصه می خوردم زهر کینه ، تو مدینه ، اگرم نبود می مردم این برام شد یه معما ، که چرا تو اوج غمها تو همش به من میگفتی نگی از کوچه به بابا کردم از غم، ناله هر دم، دوست و دشمن شررم زد خنده های قاتل تو ، صد تا زخم بر جگرم زد گوشه ی غریبی شد جام ، کشیدن سجاده از پام پیش چشمم روی منبر، ناسزا گفتن به بابام من غریبم من غریبم اگه اون روز، روز پر سوز، یکمی بودم بزرگتر توی کوچه ، میشدم من ، سپر تن تو مادر میمیرم روزی هزار بار، وقتی یادم میاد ای یار بی هوا زد تو رو دشمن ، با صورت خوردی به دیوار مجتبی صمدی شهاب https://eitaa.com/emame3vom/30954 👇