#امام_حسن (عليه السلام)
قبرت خاكي،منم كه مادر،نميشه تورو،غريب ببينم
دوروبرت، صحني نديدم، بايد بازم رو،خاكا بشينم
مادر ببين،دلم گرفت،وقتي ديدم، زائر نداري ٢
هزار تا اربعين گذشت ، مثل حسين،جابر نداري ٢
__
ديدي امسال، چقدر شلوغ بود،دور باباتو،دور داداشات
هر كس امسال، اينجا نيومد،رفته به جا تو، دور داداشات
كسي چرا، نميگه كه، يه مادري،چشم انتظاره ٣
يكي بياد ، تو تاريكي، بالا سرت،شمعي بزاره٣
_
درد و دل كن، بزار سبك شي، چادرمو رو سرت كشيدم
تو بچه هام، خدا ميدونه، غريب تر از تو، كسي نديدم
ديگه تموم ،شد اون روزا، كه دست تو، تو خواب ميلرزيد٣
روزايي كه قاتل من ، تو كوچه ها، بهت مي خنديد
_
مي دونم كه،حالت خرابه،دستمو محكم، بگير تو دستت
گريه كردي، يادم اومد باز، چطور يه سيلي،تورو شكستت
تو گوشمه صداي تو، داد ميزدي، نزديكه خونه ٣
غرور تو شكسته شد، چي كشيدم، خدا مي دونه ٣
— — — — — — — — —
سبك: فرهاد ندرخاني
شعر: حسين مخلص ابادي