یا مجتبی علیه السلام حسنی می مونم. حسنی میمیرم آخرش از آقام، کربلا می‌گیرم تو غمش گریونم تو خونش مهمونم همه ی زندگیمو به حسن مدیونم حسن آقام آقام حاجت دلا مونو، توی روضش می بریم اشکامونو میخره، این کریم ابن کریم یادمه گریه میکرد مث دریا مادرم زیر لب مگفت حسن، تویی شاه بی حرم حسن آقام آقام غربتش از حرم، خاکی معلومه حسن مادرش میگه خدا، خیلی مظلومه حسن پسر حیدره و ، دین و دنیای منه همه جا داد میزنم، حسن آقای منه حسن آقام آقام صحن وگنبد می سازیم، مثل کربلا براش یه شب هیئت میگیریم، توی صحن با صفاش اروزی این حرم، تو دل ما نمونه بسازیم پنجره ه ی، فولاد و سقا خونه حسن آقام آقام بخدا کم نمیشه، قدر و شأن رفیعِت دلمو گره زدم، روی خاک بقیعِت ناله های غربتت، زینب و بیچاره کرده شنیدم زهر جفا،جیگرت رو پاره کرد حسن آقام آقام آقا جون درسته که. خون میربخت از دهنت دیگه غارت نشده. بدن و پیرهنت اقا جون درسته که، کسی یاورت نبود دیگه چشم حرمله ، سمت دخترت نبود حسین آقام آقام اقا جون درسته که جیگر تو پاره شد ندیدی که خواهرت، توی شام آواره شد آقا جون دور تو بود همه یار بی وفا زنده زنده سرتو، نبریدن از قفا حسین آقام آقام دیگه پامال ستور، نشده پیکر تو نزده دیگه کسی، روی نیزه سرتو اگه توی مدینه ، به تو حرف بد زدن ولی توی قتلگاه، داداشو لگد زدن حسین آقام آقام حسین کریمی نیا نیم از عالم خاک