شب گذشت از نیمه امّا با تو صحبت‌می‌کنم تا که بگذارم نماز عشق، نیت می‌کنم ای ولایت! شرط توحید تمام عاشقان با تولّای تو، من تجدید بیعت می‌کنم در حریم حضرت خورشید،جای ذرّه نیست از حضور خود در این درگاه حیرت می‌کنم تا نگاهم می‌کنند آیینه‌ها از هر طرف شرم از آیینۀ قرآن و عترت می‌کنم من که سنگین‌بارم از بسیاری جرم‌ و گناه خواهش بال کبوتر با چه جرأت می‌کنم؟ نعمت قرب جوارت را به من بخشیده‌اند در بهشت آرزو کفران نعمت می‌کنم ای شنیده با صبوری درد دل‌های مرا اشک اگر بگذارد امشب باتوصحبت‌می‌کنم من که با فرمان‌بری از نفس عادت کرده‌ام کی به خود می‌آیم آخر، کی عبادت می‌کنم؟ خط نزن اسم مرا با صد خطا پشت خطا من دلِ هر جاییِ خود را نصیحت می‌کنم سورۀ یوسف‌که‌خواندم،آیه‌شدهشتادوهشت بارها این آیه را با خود تلاوت می‌کنم شک‌ندارم«با کریمان کارها دشوار نیست» گر نشد کامم روا، خود را ملامت می‌کنم این خریداران یوسف‌، دست پُر آورده‌اند من تهی‌دستم چرا بیهوده قیمت می‌کنم؟ تا نسوزد بی‌گناهی از شرار آهِ من می‌روم از جمع بیرون،باتوخلوت‌می‌کنم تا نصیب من شود توفیق ترک معصیت چشم خود را چشمۀ اشک ندامت‌می‌کنم تا نگردد در مقام عرض حاجت، ‌ناامید با دل خود بعد از این اتمام حجّت‌می‌کنم یک‌قدم تا آسمان مانده‌ست از شهر بهشت من زغفلت آرزوی باغ جنّت می‌کنم گر که زنگ ساعتِ صحن تو بیدارم کند توبه در باقیِّ عمر ازخواب غفلت می‌کنم گر که دستم را بگیری، مثل خُدّام حرم بعد ازاین خدمت به‌قدر استطاعت‌می‌کنم @emame3vom بس که تو زود آشنایی ای امام مهربان من کجا درمحضرت احساس غربت‌می‌کنم؟ «یک سلامم را اگر پاسخ بگویی، می‌روم لذّتش را با تمام شهر، قسمت می‌کنم» تا بریزم گاهگاهی سرمه در چشم غزل من به گرد راه زوّارت قناعت می‌کنم تا بماند قصّۀ صیّاد و آهو جاودان بی‌پناهان را به پابوس تو دعوت می‌کنم در کنار پنجره فولادتان با اشک چشم می‌نویسم «یا علیّ» و رفع زحمت می‌کنم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 آیه ۸۸