ای آنکـه مرا بُـرده ای از یاد ، کجایی؟ بیگانه شدی ، دست مریـزاد ، کجایی؟ در دامِ تـوأم ، نیست مـرا راهِ گـریـزی من عاشقِ این دام و تو صیّاد کجایی؟ محبوس شدم گوشهٔ ویرانه ی عشقت آوارِ غمت بــر ســرم افتـاد ، کجایی؟ آسـودگی ام ، زنـدگی ام ، دار و نـدارم در راهِ تـو دادم همه بـر بـاد ، کجایی؟ اینجا چه کنـم ؟  از که بگیرم خبرت را؟ از دستِ تـو و نـازِ تـو فریـاد، کجایی؟ دانم که مــرا بی خبـری می کشد آخر دیـوانه شـدم خانـه ات آباد ، کجایی؟