تقدیم به حضرت زهرا س
مدح و منقبت و مرثیه مثنوی
🎋🌺🌷💐🌹💐🎋
آن دختری که ختم رسل خوانده مادرش
وآن بانوئی که حضرت حق گفته کوثرش
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
آن بانوئی که همسر شیر خدا بود
مام دو سبط حضرت خیرالنسا بود
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
او مظهر صفات خداوند داور است
آئینه تمام نمای پیمبر است
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
او فاطمه شفیعه روز قیامت است
او فاطمه ودیعه و دخت رسالت است
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
او فاطمه عزیز دل و جان حیدر است
در شان او مباهله طاها و کوثر است
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
او فاطمه حبیبه و ام الرسول بود
او فاطمه عصاره خلقت بتول بود
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
او اسوه شجاعت و صبر و کرامت است
او حامی تمام عیار ولایت است
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
با این همه صفات و فضایل گل بهشت
با خون پاک محسن خود پشت در نوشت
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
یارب چه خوب حق امانت ادا شده
حق رسول حق ولایت ادا شده
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
وقتی که از کنار در خانه رد شوی
فریادها ز پشت در خانه بشنوی
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
یک ناله یا رسول و یکی فضه خذین
یک مهدیا بیا تو ز سوز دلی حزین
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
زهرا جز این سه تن که کسی را صدا نزد
حتی در آن میانه علی را صدا نزد
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
در پشت در حببیه داور فتاده بود
در آن طرف عدوی ستمگر ستاده بود
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
وقتی به هوش آمد و از جا بلند شد
و ز آتش حسادت دشمن سپند شد
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
زهرا به ناله گفت که فضه علی کجاست
آن صاحب جلال خدای جلی کجاست
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
آمد میان کوچه کمر بند او گرفت
با تازیانه راه عبورش عدو گرفت
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
او اندر آن میانه ولی را رها نکرد
محکم گرفته بود علی را رها نکرد
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
هرگز عدو توان جدا کردنش نداشت
لکن غلاف تیغ غمش را به دل گذاشت
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
زد قنفذ پلید و مغیره به بازویش
با آنکه خورده بود در از کین به پهلویش
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
زد آنچنان غلاف که نقش زمین شدی
عالم از این مصیبت عظمی غمین شدی
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
بانوی حشر حرمتش از کینه ها شکست
با جان نثاریش کمر مرتضی شکست
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
تا نقش آن غلاف به غسل شبانه دید
آهی زعمق جان علی مرتضی کشید
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
یارب دگر نمانده چو صبر و قرارمان
از بهر انتقام رسان صاحب الزمان
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
"ناطق" تو در مصیبت زهرا بسوز باش
عالم گرفت ماتم عظمی بسوز باش
🎋🌺💐🌺🌷💐🎋
غلامرضامحمودنژاد(ناطق) صلو