روضۂ دفتری حضرت فاطمه(س) 👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 سلام ای سُفره دارِ فاطمیه نگار بیقراره فاطمیه سلام ای محرمِ غم های مادر تویی تنها نگار فاطمیه دلم یک سال در حسرت بسوزد که تا بیند بهارِ فاطمیه شَوَد آیا دهی شالِ عزایت یگانه سوگوار فاطمیه ◾قربون گریه هات بشم من مهدی جان، قربون گریه هایی که کنار قبر مادر میکنی، قربون غصه های دلت مهدی جان، آقا جان یابن الحسن شهادت مادرت فاطمه ست، مگه میشه پسر به مجلس مادر نیاد، امشب مجلس ما یه حال و هوای دیگه داره، بوی پسر فاطمه میده، آقا وارد مجلس ما شدن، بریم دسته جمع به آقا تسلیت و سر سلامتی بدیم صاحب عزاکجایی گویم سرت سلامت کی میشود بیایی گویم سرت سلامت در ماتم عزای کرببلا نشستی ای نور چشمِ زهرا گویم سرت سلامت آقا جانم آقا جانم آقا جان بیا این دلهای عزادار رو ببر مدینه کنار دیوار بقیع بنشون اونجا کنار دیوار بقیع بغض گلو رو وا کنن بیاد اون ساعتی و شبی که فاطمه از دنیا رفت، عجب شبِ جانگدازی بود برای بچه های علی، آی عزیرانی که در مجلس حضور دارید بیاید امشب مادری کنید برای یتیمان بی بی فاطمه ی زهرا، بخدا فردای قیامت تو صحرای محشر بی بی فاطمه ی زهرا دنبالتون میگرده و دستتونو میگیره سرِ فاطمه روی زانوی علی بود یه دفعه امیرالمومنین دید زهرا بلند گریه کرد، فرمود فاطمه جان: چرا گریه میکنی؟ علی باید گریه کنه که هنوز داغ پیغمبر از جگرم نرفته باید داغ دیگه ای رو تحمل کنم ، فاطمه عرضه داشت: علی برای خودم گریه نمیکنم برای مظلومیِ تو گریه میکنم که بعد از من غریب و تنهایی دیگه محرمی نداری😭😭😭 یا علی بچه هام خیلی کوچیکن دارن بی مادر میشن خیلی مواظبشون باش، نذاری زینبم گریه کنه، یا علی خیلی مواظب حسنم باش آخه حسن درداشو تو خودش میریزه درداشو به کسی نمیگه، علی جان حسینم عادت داره نیمه های شب تشنه ش میشه شبها جامی آب بالین حسینم بذار یا علی شبانه غسلم بده شبانه دفنم کن هیچ کس رو با خبر نساز وقتی همه ی وصایاشو به علی کرد گفت حالا همه از اتاق برن بیرون با زینب کاردارم، گفت مادر یه وصیت هم برای تو دارم، از حالا داره برا عاشورا آمادش میکنه، فرمود کربلا میری عزیز دلِ مادر، من که نیستم هر وقت حسین برای آخرین بار میخواست بره میدان عوض من زیرِ گلوی حسینمو ببوس حسین آرام جانم حسین روح و روانم حسین درمان دردم حسین دورت بگردم «علی لعنة الله علی القوم الظالمین»