ز دل سرودِ مدحَتَت سر، عاشقانه مىکنم
مِنَ الاَزَل اِلَى الاَبَد تو را بهانه مىکنم
اگر نواى رب کنم خداى را طلب کنم
من از هدایت تو سر بَر آستانه مىکنم
شَها دَهُم ولى تویى چهارمین على تویى
بنام نامى على تو را ترانه مىکنم
نه ترک ذکر تو کنم نه حد شکر تو کنم
نداى اعتلاى تو به هر زمانه مىکنم
تویى که بر هدایتت هزار خضر تشنه لب
منم که آب زندگى طلب ز خانه مىکنم
نه راه گم شود ز تو که چاه خُم شود ز تو
به یک نگاه چاره صد آب و دانه مىکنم
مدینه دل مرا ضریح طور کردهاى
چه سجدهها به مقدم گل سمانه مىکنم
بگو به شکر نعمت خداى حى لا مکان
سلام ما درود ما به جد صاحب الزمان
دل رمیدهام به یک نگاه، مایل آمده
به سایه حضور تو اسیر و حایل آمده
تو آن یم کرامتى که از خروش بخششت
طمع کنان و سرکشان دلم به ساحل آمده
ز موج خوش نگاهىات ز فوج خیر خواهىات
به اوج بى سپاهىات هزار سائل آمده
خم دلم غدیر تو جهانیان فقیر تو
ملوک سر به زیر تو که میر عادل آمده
دلم گرفته بوى تو نشسته کنج به کوى تو
طلب کند سبوى تو که ساقى دل آمده
به چشمک ستارهها چه خیره شد نظارهها
به یثرب است اشارهها که ماه کامل آمده
ز آیهها بشارتى ز سورهها اشارتى
مدینه شد زیارتى که شمس نازل آمده
خدا على دیگرى به شیعه مىدهد نشان
سلام ما درود ما به جد صاحب الزمان
اگر غدیر وادى مدینهُ الْوِلاء بود
ولادت مبارکت سفینة الهدى بود
اگر نبى است شهر علم اگر على است باب آن
علوم اولین و آخرین حق تو را بود
تو مدح اهلبیت را مؤلفى و مدعى
که شعر نغز جامعه ز خامهات به جا بود
تو مُظهرى به هل اتى تو مَظهرى به هر عطا
تمام کائنات بر سراى تو گدا بود
تویى امام مؤتمن تو سومین اباالحسن
تو دومین گل رضا که جد تو رضا بود
تو احمدى تو حیدرى تو امتداد کوثرى
نواده حسینى و عموت مجتبى بود
تمام ملک دست تو سمات پاى بست بود
که تخت و تاج سلطنت به حق تو را سزا بود
جواد آل جود را بشارت آمد از جنان
سلام ما درود ما به جد صاحب الزمان
تو ناشر حقیقتى تو مظهر ولایتى
تو هادى طریقتى تو کشتى هدایتى
تو میوه نبوتى تو شاخسار عترتى
تو نور چشم عصمتى تو را خدا عنایتى
تویى شراب ناب من حساب من کتاب من
شفاعتم به دست تو به حال ما رعایتى
وحوش رامِ رامِ تو طیور صید دام تو
تو کیستى تو چیستى؟ خداى را چه آیتى
نه وصف توست کار من نه مدح تو شکار من
تو صید وصف داورى ز بسکه خوش حکایتى
مرا به خویش بنده کن بیا و مرده زنده کن
مسیح جان خسته کن ز بى کسان حمایتى
میان حصر دشمنان امید قلب دوستان
طلایه دار شیعیان امیر با درایتى
به روز غم مرا ببر به سوى خود کشان کشان
سلام ما درود ما به جد صاحب الزمان