✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 ✨🏴 🏴 💢 کربلا، مُلتَقَی الأنبیاء ۲ | ملاقات ابراهیم خلیل علیه‌وعلی‌نبیناوآله‌‌السلام 👤 مرحوم علامۀ مجلسی علیه‌الرحمه مرسلاً نقل می‌فرماید: 📜 أنَّ إِبْرَاهِيمَ مَرَّ فِي أَرْضِ كَرْبَلَاءَ وَهُوَ رَاكِبٌ فَرَساً فَعَثَرَتْ بِهِ وَسَقَطَ إِبْرَاهِيمُ وَشُجَّ رَأْسُهُ وَسَالَ دَمُهُ فَأَخَذَ فِي الِاسْتِغْفَارِ وَقَالَ: «إِلَهِي! أَيُّ شَيْ‏ءٍ حَدَثَ مِنِّي؟». 🐎 همانا عبور حضرت ابراهيم علیه‌السلام كه سوار بر اسب بود به كربلا افتاد. پاى آن اسب به زمین گرفت و حضرت ابراهيم علیه‌السلام به نحوی سقوط كرد كه سر مباركش شكست و خون جارى شد. آن بزرگوار شروع كرد به استغفار و گفت: «پروردگارا! چه گناهى از من سرزده؟». 📜 فنَزَلَ إِلَيْهِ جَبْرَئِيلُ وَقَالَ: «يَا إِبْرَاهِيمُ! مَا حَدَثَ مِنْكَ ذَنْبٌ وَلَكِنْ هُنَا يُقْتَلُ سِبْطُ خَاتَمِ الْأَنْبِيَاءِ وَابْنُ خَاتَمِ الْأَوْصِيَاءِ فَسَالَ دَمُكَ مُوَافَقَةً لِدَمِهِ». ✅ جبرئیل نازل شد و گفت: «گناهى از تو سر نزده است؛ ولى چون سبط خاتم پیامبران و پسر خاتم اوصیا در اينجا شهيد خواهد شد، لذا خون تو جارى شد تا با خون مقدّس وى موافقت كرده باشد». 📜 قالَ: «يَا جَبْرَئِيلُ! وَمَنْ يَكُونُ قَاتِلُهُ؟». قَالَ: «لَعِينُ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرَضِينَ وَالْقَلَمُ جَرَى عَلَى اللَّوْحِ بِلَعْنِهِ بِغَيْرِ إِذْنِ رَبِّهِ فَأَوْحَى اللهُ تَعَالَى إِلَى الْقَلَمِ أَنَّكَ اسْتَحْقَقْتَ الثَّنَاءَ بِهَذَا اللَّعْنِ». 🖊 حضرت ابراهيم علیه‌السلام گفت: «اى جبرئيل! قاتل حسين علیه‌السلام كيست؟». فرمود: «همان شخصى است كه اهل آسمان‌ها و زمين او را لعنت كرده‏‌اند و قلم بدون اجازۀ پروردگار بر لعن وى جريان يافت، آنگاه خدا به قلم وحى كرد: تو براى اين لعنى كه كردى سزاوار ثنا و درود هستی». 📜 فرَفَعَ إِبْرَاهِيمُ يَدَيْهِ وَلَعَنَ يَزِيدَ لَعْناً كَثِيراً وَأَمَّنَ فَرَسُهُ بِلِسَانٍ فَصِيحٍ فَقَالَ إِبْرَاهِيمُ لِفَرَسِهِ: «أَيَّ شَيْ‏ءٍ عَرَفْتَ حَتَّى تُؤَمِّنُ عَلَى دُعَائِي؟» 🙌 پس‌ از این جريان، ابراهيم علیه‌السلام دست‌های خود را بلند نمود و يزيد را فراوان لعن كرد و اسب آن حضرت با زبان فصيح آمين گفت! حضرت ابراهيم علیه‌السلام به اسب خود فرمود: «مگر تو چه فهميدى كه براى دعاى من آمين گفتى!؟». 📜 فقَالَ: «يَا إِبْرَاهِيمُ أَنَا أَفْتَخِرُ بِرُكُوبِكَ عَلَيَّ فَلَمَّا عَثَرْتُ وَسَقَطْتَ عَنْ ظَهْرِي عَظُمَتْ خَجْلَتِي وَكَانَ سَبَبُ ذَلِكَ مِنْ يَزِيدَ لَعَنَهُ اللهُ تَعَالَى». 🐎 گفت: «ای ابراهيم! من افتخار می‌کردم كه تو بر من سوار شده‏‌اى، اما وقتى از پشت من سقوط كردى من بسيار خجل شدم و باعث اين خجالت من يزيد لعنةالله‌عليه شد». 📚بحارالانوار: ج‏۴۴، ص ۲۴۳؛ رياض‌الأبرار: ج‏۱، ص ۱۷۲ و عوالم‌العلوم: ج‏۱۷، ص ۱۰۲ 📚منابع: 1️⃣بحار الأنوار (علامه مجلسى). ۱۱۱ جلد، چاپ دوم، بيروت: دار إحياء التّراث العربيّ، ۱۴۰۳ ق. 2️⃣عوالم العلوم (عبدالله بحرانى). ۱۰ جلد، قم: مؤسسة الإمام المهدى عجل‌الله‌فرجه، ۱۴۱۳ ق. 3️⃣رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار (نعمت‌الله جزایری)؛ ۳ جلد؛ بيروت‏: مؤسسة التاريخ العربي؛ ۱۴۲۷ ق. @navayehosseinian